گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

ده هزار تابوت چرخ دار پشت دروازها

پلاک شدن موتور سیکلت های کاربراتوری متوقف شده است. این وسیله نقلیه ۴ برابر یک خودرو آلایندگی تولید می کند. اما برخی تلاش‌ها برای ورود 10 هزار موتورسیکلت کاربراتوری جدید به فضای شهری همچنان ادامه دارد.

از ابتدای سال 96 قرار بود هیچ نوع موتورسیکلت کاربرتوری پلاک نشود اما به تازگی نامه ای به هیات دولت رسیده که نشان می‌دهد قرار است 10 هزار موتور جدید بصورت استثنا پلاک شوند تا قانون بطور کامل برای آلاینده‌ها حق قائل شود. لیلا نظری سخنگوی شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در این باره گفت: در تهران حدود یک میلیون موتورسیکلت کاربراتوری فعالیت روزانه دارند که عامل 49 درصد آلودگی صوتی و 25 درصد آلودگی هوای پایتخت هستند و مشکلات عدیده ای را برای شهر ایجاد می‌کنند.

شهرداری تهران برای ساماندهی تردد موتورسیکلت‌ها در شهر تلاش می‌کند با ارائه تسهیلات خرید موتورسیکلت‌های برقی، هنجارشکنی های متعدد آنان را کاهش دهد. یک موتوربرقی به علت سرعت تردد تا 60 کیلومتر، نمی تواند مشکلاتی از قبیل سرعت تردد بالا را داشته باشد و تصادفات جرحی و فوتی از آن جمله است. موتورسیکلت‌ها در جدول متهمان آلودگی هوا صدر نشین هستند برخلاف تصور همگان که فکر می کنند خودروها نسبت به موتورسیکلت‌ها سهم بیشتری در آلودگی هوا دارند کارشناسان معتقدند؛ موتورسیکلت‌ها در جدول متهمان آلودگی هوا صدر نشین هستند و با جثه کوچک بیش از یک چهارم آلودگی هوای تهران را تولید می کند. تکنولوژی پایین موتورسیکلت‌های در حال تردد در شرایط فعلی که خودرو ها نیز با استاندارد بسیار پایین و با استاندارد یورو 2 تولید می شوند، باز هم میزان آلودگی هر موتور سیکلت 4 برابر بیشتر از اتومبیل است؛ چرا که به واکنش‌گر شیمیایی مجهز نیستند و درنتیجه گاز ناشی از احتراق این موتورها وارد هوا می‌شود. بیش از 95 درصد موتورسیکلت ها کاربراتوری هستند و امکان ایجاد پاره ای از دستکاری‌های سنتی وجود دارد که باعث افزایش مصرف سوخت و آلودگی ناشی از احتراق می‌شود این در حالی است که موتورهای انژکتوری را نمی‌توان به طور دستی تنظیم کرد.موتورسیکلت‌ها در آلودگی صوتی نیز نقش عمده‌ای دارند و متهم ردیف اول در تولید سر و صدا در تهران محسوب می‌شوند. ناهید خداکرمی عضو شورای شهر تهران به خبرنگار فارس در این باره گفت: موتورسیکلت‌ها بدترین منبع آلودگی هوا هستند. وی با اشاره به پلاک شدن موتور های کاربراتوری گفت: ما هم این موضوع را شنیده ایم و اگر این اتفاق بیفتند ظلم به مردم تهران است. عضو شورای شهر تهران گفت: در اصفهان از موتور سیکلت برقی استفاده می شود ولی هنوز در پایتخت این موضوع مفغول مانده است و هنوز این امر صورت نگرفته و بعد نامه می زند که موتورهای کاربراتوری پلاک شود واقعا متاسفم چرا که با این کار آلودگی زیاد می شود. خداکرمی با بیان اینکه در نیمه دوم سال آلودگی هوا به دلیل شرایط جوی آلودگی هوا داریم، گفت: باید فکری برای کاهش آلودگی کنیم نه اینکه آلودگی را تشدید کنیم. بیش از ۳ میلیلون موتور سیکلت در تهران تردد می کنند که متولی خاصی نداشته و هیچ برنامه مدون و اصولی نیز ندارند. هر موتور سیکلت ۴ برابر یک خودرو آلایندگی دارد. اقبال شاکری عضو سابق شورای شهر تهران در این باره به فارس گفت: میزان آلایندگی موتور سیکلت ها بالاست و زمانی که ما در شورا بودیم این موضوع مورد بررسی قرار گرفت. وی با بیان اینکه قرار بود تولید موتورسیکلت های کاربراتوری متوقف شود گفت: تقاضا این بود که دیگر پلاک گذاری در این باره صورت نگیرد. به اعتقاد شاکری، باید برای رفع آلودگی هوا اقدامات اساسی صورت گیرد تا بتوان مردم تهران را از این مشکل نجات داد. در چند سال گذشته موضوع ورود موتور سیکلت های برقی از سوی شهرداری تهران مطرح شده ولی تاکنون اتفاقی نیفتاده و به نظر می رسد این موضوع نیز به فراموشی سپرده شده است. حسینی مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران گفت: موتورسیکلت­ های کاربراتوری در حال تردد در شهر تهران از جمله مهم­ترین عوامل در آلودگی هوای این شهر هستند. این وسایل بر اساس اندازه‌گیری های بعمل آمده در هر کیلومتر 15گرم آلودگی هوا تولید می‌کنند که عددی بسیار زیاد به نسبت حجم آنها در مقایسه با سایر وسایل نقلیه محسوب می شود. وی ادامه داد: نتایج تحقیقات بعمل آمده نشان می­دهد در صورت جایگزینی این ناوگان با موتورسیکلت برقی می­توان انتظار داشت میانگین غلظت ذرات معلق بطور محسوسی کاهش پیدا کند. این نتایج با بهره‌گیری از سامانه جامع مدل­ سازی و پیش­بینی آلودگی هوای شهر تهران بدست آمده که مهم­ترین ابزار دقیق و علمی موجود در زمینه مدیریت و تصمیم­سازی آلودگی هوای شهر است. سهم تکان‌دهنده موتورسواران از مرگ و میر حوادث رانندگی در تهران موتورسکلت ها سهم زیادی در حوادث رانندگی دارد ومهمترین علت مرگ موتور سیکلت سواران ضربه به سر به دلیل نداشتن کلاه ایمنی بوده است. رییس اداره تصادفات پلیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ نسبت به سهم قابل توجه موتور سیکلت سواران از درصد کل جانباختگان حوادث رانندگی هشدار داد. سرهنگ احسان مومنی با اشاره به سهم موتور سیکلت سواران از کل جانباختگان حوادث رانندگی در تهران اظهارکرد: برابر آمارهای سازمان پزشکی قانونی ۳۳ درصد کشته شدگان حوادث رانندگی در پایتخت را در سال گذشته موتور سیکلت سواران شامل شدند که این موضوع از آمار بالای موتور سیکلت سواران از کل تصادفات مرگبار حکایت دارد. وی با بیان اینکه ۴۸ درصد از جانباختگان حوادث رانندگی در تهران عابران پیاده بوده‌اند گفت: مهمترین علت مرگ موتور سیکلت سواران ضربه به سر به دلیل نداشتن کلاه ایمنی بوده که درهمین راستا ماموران راهنمایی و رانندگی نسبت به برخورد و اعمال قانون موتورسوران متخلف اقدام می‌کنند. مومنی عمده تخلفات موتور سواران را نداشتن کلاه ایمنی، عبور از محل ممنوعه، انجام حرکات نمایشی و حمل بیش از حد بار و مسافر با موتور سیکلت اعلام کرد و گفت: در صورتی که ماموران پلیس این تخلفات را مشاهد کنند نسبت به توقیف اعمال خواهند کرد. یکی از معضلات اساسی کلان شهر تهران آلودگی هواست و برای رفع این مشکل باید سازمان ها و نهادهای مختلف ورود کنند ولی تاکنون اقدام اساسی در این زمینه صورت نگرفته و این مشکل همچنان به قوت خود باقی است.

تشنگی در کنار بزرگ‌ترین سد بتنی ایران!

با وجود اینکه بشاگرد، از شهرستان های توابع بوشهر در نزدیکی یکی از بزرگترین سدهای ایران قرار دارد، اما هنوز مردمان این منطقه دسترسی به آب بهداشتی ندارند.


خشکسالی به یکی از مهم‌ترین معضلات کشور به ویژه در حوزه شرق هرمزگان تبدیل شده است که زندگی و اشتغال مردم را تحت تأثیر خود قرار داده است. فروچاله‌های حاصل از خشکسالی، پدیده‌های نوظهور در زمین‌های کشاورزی حوزه شرق مانند شهرستان‌های میناب و بشاگرد، پیام آور بی‌تدبیری مسؤولان و کشاورزان در حفظ و مصرف بهینه آب و زنگ خطر نابودی کشاورزی این مناطق است. بی‌آبی در حال بلعیدن بشاگرد! بحران بی‌آبی در شهرستان بشاگرد در بیش از سایر نقاط استان هرمزگان به چشم می‌خورد به گونه‌ای که آبرسانی به نقاط شهری و روستایی این شهرستان توسط تانکرهای سیار آبی صورت می‌گیرد که در نوع خود کم سابقه است. خشکسالی‌های اخیر در این شهرستان، کشاورزی این منطقه به عنوان قطب تولید محصولات ارگانیک را به شکل چشمگیر کاهش داده است و مردم با ناامیدی از بهبود اوضاع به شهرها مهاجرت می‌کنند.

با توجه به مسائل ذکر شده نکته قابل تأمل آن است که این شهرستان دارای یکی از بزرگترین سدهای بتنی غلتکی خاورمیانه می‌باشد اما مردم بشاگرد تاکنون به بهانه‌های مختلف از آن بی‌بهره مانده‌اند. آب این سد که از رودخانه جگین بشاگرد تأمین شده به زمین‌های کشاورزی روستاییان جاسکی داده می‌شود در حالی که در اکثر روستاهای بشاگرد هفته‌ای کمتر از سه ساعت آب قابل برداشت است. پروژه انتقال آب در پیچ و خم نبود اعتبار پروژه آبرسانی سد جگین به شهر سردشت و برخی از روستاهای آن ماه‌هاست با دلایلی نظیر نبود اعتبارات لازم، متوقف شده است. امید آبخون، شهروند بشاگردی با اشاره به مشکل کم آبی بشاگرد، اظهار کرد: نبود آب در بشاگرد به اصلی‌ترین مسئله مردم تبدیل شده که نمود آن در خالی شدن روستاها و هجوم مردم به حاشیه شهرها قابل مشاهده است. این شهروند بشاگردی، افزود: بزرگ‌ترین سد بتنی– غلتکی ایران در قلب بشاگرد و در فاصله نزدیکی با روستاها قرار دارد اما تاکنون هیچ خیری از آن بر مردم بشاگرد نرسیده است. وی با اشاره به اختصاص بودجه جهت احداث آب تصفیه، در دولت‌های سابق، تصریح کرد: تاکنون حرکت مثبتی در جهت انتقال آب به شهرستان انجام نشده و فقط نزدیک انتخابات ایستگاه پمپاژی که آماده نبود را افتتاح کردند که این ربان پاره کردن‌ها مشکلی را حل نمی‌کند. آبخون با بیان این که سد جگین بابت ذخیره آب هیچ مشکلی ندارد، گفت: به گفته یکی از مسؤولان، از 320 میلیون مترمکعب حجم جگین، حدود 300 میلیون مترمکعب به واسطه بارندگی‌های فراوان پر شده است. وی ادامه داد: بشاگرد به علت کوهستانی بودن و پستی و بلندی به ایستگاه‌های پمپاژ آب نیازمند است که این تأسیسات در حال حاضر فقط نامشان موجود است و نبود نظارت بر کار پیمان کاران باعث شده است که این پروژه‌ها نمیه کاره رها شوند. کلثوم عبدالله‌زاده بانوی خانه‌دار دهستان جکدان بخش مرکزی بشاگرد با بیان این که خشکسالی زندگی شهروندان را به شدت تحت تأثیر قرار داده، اظهار کرد: هر سه روز یک بار به میزان نیم ساعت آب قابل برداشت است که به دلیل ضعیف بودن فشار آن نمی‌توان روی آن حساب باز کرد. این بانوی خانه‌دار بشاگردی ادامه داد: این آب بدون کنترل‌های بهداشتی و فقط با یک کلرزنی ساده از چشمه واقع در کوه به سمت روستا انتقال داده می‌شود که املاح و میکروب‌های موجود در آن باعث بروز بیماری‌های بسیاری برای مردم شده است. وی در پایان خاطر نشان کرد: با عدم پیگیری مسؤولان نیاز است مردم شهرستان با هم متحد شده و با پیگیری‌های مکرر صدای خود را به استان و کشور برسانند و مشکلات خود را مرتفع کنند.عبدالله‌زاده با اشاره به عدم توجه مسؤولان به مشکلات شهروندان بشاگردی، گفت: بسیاری از روستانشینان زیر سایه بی‌توجهی مسؤولان به صورت ناخواسته به شهرستان‌های هم‌جوار کوچ کرده‌اند. محمودی فرماندار بشاگرد در خصوص توقف پروژه انتقال آب سد جگین به نقاط شهری و روستایی این شهرستان، اظهار کرد: این پروژه تعلیق نشده و ساخت مخزن از پیمانکار پیشین گرفته و به پیمانکار جدید با همان پیمان قبلی داده شده و پیمان کار قبلی عملیات خط انتقال را انجام می‌دهد. فرماندار بشاگرد ادامه داد: با نظر و دستور استاندار هرمزگان، حدود 8/1 میلیارد تومان از سر جمع اعتبارات سایر فصول شهرستان به برنامه آبخیزداری اختصاص یافته است. مسعود پاکزاد، مدیر کل امور اقتصادی استانداری هرمزگان هم در این خصوص، اظهار کرد: سه برنامه برای رفع مشکل کم آبی بشاگرد از جمله انتقال 12 کیلومتر آب از سد جگین و احداث سد وزیری که مطالعات آن رو به اتمام است را در دستور کار داریم که می‌تواند بشاگرد را متحول کند. مدیرکل امور اقتصادی استانداری هرمزگان خاطر نشان کرد: دیگر طرح مهم ما برای بشاگرد فعال کردن سه هزار هکتار اراضی دشت بارغ است که نقش اساسی و محوری در توسعه این شهرستان خواهد داشت. انتظار می‌رود مسؤولان استانی و کشوری هرچه سریع‌تر با انتقال آب سد جگین به بشاگرد بزرگترین دغدغه حال حاضر مردم این منطقه را حل کرده و از مهاجرت بی‌رویه روستانشینان به حاشیه شهرها به دلیل نبود آب جلوگیری به عمل آورند.

دولت محیط زیست کشور را فروخت

شکارچیانی که به مدد تغییرات شدید نرخ ارز، مناطق حفاظت شده ایران برایشان بهترین شکارگاه ممکن است، اما در کل قصوری متوجه ایشان نیست، چون اقداماتشان مجاز و مورد تأیید مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان است. همان مسئولانی که برای تأمین هزینه هایشان، ساده‌ترین راه یعنی فروش بخشی از موجودی محیط زیست کشورمان را برگزیده اند. سرویس سیاسی فردا: نه تنها شلیک گلوله به حیات وحش کم رمق کشورمان غیرقانونی نیست، که می‌توان پول گرفت و اجازه داد هرکسی به سمت سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان آتش بگشاید!

با تمدید حضور دکتر روحانی در مسند ریاست جمهوری کشورمان با رأی مردم، بخش‌هایی از کابینه دستخوش تغییر و تحولاتی شد که به نظر می‌رسید هدف از آنها، رقم زدن تغییراتی چشمگیر و البته مثبت باشد. دورنمایی که حالا با گذشت زمان مشخص شده دست کم در برخی بخش‌ها با تصورات همخوانی چندانی ندارد.
 از جمله تغییرات رقم خورده در کابینه دولت دوازدهم به نسبت کابینه قبلی، تغییر سکان دار سازمان حفاظت محیط زیست بود که این باور را به وجود آورد که قرار است، خط مشی این سازمان تفاوت آشکاری با گذشته پیدا کرده و در راستای بهبود عملکرد این نهاد و کاهش انتقادات وارد به آن باشد. انتقاداتی که از جمله آنها، بی توجهی به گنجینه ارزشمند و در معرض خطر حیات وحش کشورمان بود؛ خطری که نه تنها نسل گونه‌های حیات وحش، که حتی متوجه جان محیط بانان نیز بود و بسیاری بر آن باورند که رفع آن تنها در سایه برخی اقدامات اساسی و به نوعی انقلابی ممکن است؛ راهکار‌هایی از جنس تقویت بنیه محیط بانان و گسترش سایه نظارت بر زیستگاه‌ها و پناهگاه‌های حیات وحش. توقعی که برای پوشیدن جامه عمل به آن، ضرورت داشت پرونده شکار برای همیشه بسته شود و در مقابل دست درازی‌های به حیات وحش، سدی استوار ایجاد شود که نتیجه اش، حفظ باقی مانده میراث گران سنگ کشورمان در این بخش باشد. سدی نفوذ ناپذیر که اگر ایجاد شود، می‌شود امید داشت، بسیاری از مشکلات زیست محیطی کشورمان در مسیر رفع و رجوع قرار گیرند. درباره ضرورت‌هایی سخن می‌گوییم که سنگ بنای حفاظت از محیط زیست است؛ همان ماموریت مهمی که در عنوان سازمان حفاظت محیط زیست خودنمایی می‌کند و هدفی ندارد جز تلاش برای فراهم آمدن شرایط مناسب زیست انسان ها. هدفی که اگر حال محیط زیست کشورمان خوب باشد، می‌توان گفت: تا حدودی محقق شده و اگر این گونه نباشد، قطعا محیط زیست مناسبی برای انسان‌ها فراهم نیست. البته در دولت نخست روحانی با همه انتقاداتی که به محیط زیست وارد بود، همگان شاهد برخی تصمیمات و اتفاقات مثبت بودند که از جمله آنها، ممنوعیت شکار و برچیدن بساط شکار تروفه بود. تصمیمی که جز صدور مواردی از جواز شکار گراز برای اتباع بیگانه با هدف کاهش خسارات این گونه به کشاورزی در برخی مناطق ـ. که البته آن هم محل انتقاد بود ـ. قاطع به اجرا درآمد. رویکردی که همگان را امیدوار کرده بود در دولت‌های روحانی، حیات وحش کشورمان از گزند شکار در امان بماند و مجال رشد و نمو بیابد. فرصتی که سال‌ها از آن دریغ شده و در نتیجه اش، جمعیت گونه‌های جانوری کشورمان به شدت کاهش یافته و سایه انقراض بر سر بسیاری شان گسترده شده است؛ خطری که چه بخواهیم و چه نه، متوجه انسان هاست، اما برخی از درک آن عاجزند. این در حالی است که با تغییرات رقم خورده در کابینه دولت دوم روحانی و تغییر و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، این اندک دستاورد حاصل آمده به بوته فراموشی سپرده شد تا بار دیگر مجوز شکار صادر شود؛ مجوزی که به اتباع دیگر کشور‌ها فروخته می‌شود تا ایران برایشان به خاطرات خوب شکار گونه‌های پروار و فوق العاده تبدیل شود! توریست‌هایی که به مدد برخی شرکت‌های فعال در عرصه شکار و همراهی و موافقت سازمان محیط زیست کشورمان به ایران می‌آیند و با همراهی محیط بانان و مسئولان محلی محیط زیست روانه شکار می‌شوند تا گونه‌های بر جای مانده از انبوه مشکلات را دست چین کرده و شکار کنند و حظش را ببرند. شکارچیانی که برایشان مهم نیست آینده ایران فاقد قوچ و کل و قوچ باشد یا دارای آن. شکارچیانی که به مدد تغییرات شدید نرخ ارز، مناطق حفاظت شده ایران برایشان بهترین شکارگاه ممکن است، اما در کل قصوری متوجه ایشان نیست، چون اقداماتشان مجاز و مورد تأیید مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست کشورمان است. همان مسئولانی که به جای تأمین هزینه هایشان از محل بودجه یا اقدامات مختلف، ساده‌ترین راه یعنی فروش بخشی از موجودی محیط زیست کشورمان را برگزیده اند. مسئولانی که وقتی از ایشان می‌پرسیم، چرا عرصه حفاظت از گونه‌های حیات وحش کشورمان اینقدر تهی از مأموران و نظارت و مراقبت است، کمبود بودجه را بهانه می‌کنند، اما خیالشان نیست که چگونه اندک محیط بانان مشغول به خدمت را از دست می‌دهند و از کارشان دلسردشان می‌کنند. محیط بانانی که موظفند با شکارچیان وارداتی به مناطق حفاظت شده بروند و شرایط را برای آتش گشودن ایشان بر آنچه باید مورد محافظت قرار گیرد، فراهم نمایند! استحاله وظایفی که بر عهده ایشان قرار گرفته و با پول رقم خورده است؛ با دلار‌های گران قیمتی که ظاهرا می‌توانند وظیفه نگهبان را به یار شکارچی تغییر دهند. نگهبانی که یاد می‌گیرد حفاظت بهانه است و در اصل، خادم سازمانی است که گله‌هایی پراکنده از موجودات زنده در سراسر کشور دارد و هر زمان دلش بخواهد، پول می‌گیرد و اجازه شکارشان را صادر می‌کند!