گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

بنام خالق خورشید و ماه و عاشقان نام ایران-صعود به قله دماوند

ایران بخند که خنده هم نایاب است
درود، درودی بیکران از اعماق وجودم بر انسانهایی که قلب هایشان برای سربلندی روز افزون ایرانی و ایرانی  در تپش است و شاد باد روح عاشقانی که تا آخرین لحظه به عشق  نام والای ایران قلبشان تپید تا در خاک پرگهرش آرام بگیرند.
با افتخار اعلام میدارم در یادمان هنرمندان محبوب و مردمی ایران زمین و به پاس قدردانی از تلاش های جان بر کفان مستطیل سبز جهانی که حضورشان در جام جهانی لبخندی از شادی و رضایتی هر چند کوتاه بر لب مردمی نشاند که سالهاست دل به اینگونه شادی های کوتاه بسته اند تا در این روزهای وانفسای اقتصادی کشور که هر روز بدتر از دیروز است فشاری فراتر از انتظار را تحمل نمایند.
حال این فرزند پاکباخته میهن؛ تصمیم به صعودی افتخار آمیز به قله دماوند برای چهارمین بار را دارم .
برنامه صعود به قله همیشه سرافراز تاریخ ایران؛ دماوند
پیام: ایران جای هنرمندان است نه اختلاسگران
یادمان اسطوره های مردمی هنر ایران: محمدعلی فردین، حبیب محبیان، ناصر ملک مطیعی و...
فریاد: به  بهروز وثوقی اجازه ورود به ایران بدهید
روز اول: 1397/4/5
مسیر: پلور به گوسفندسرا
روز دوم: 1397/4/6
مسیر: گوسفندسرا تا بارگاه سوم
روز سوم:1397/4/7
مسیر: بارگاه سوم تا قله دماوند
امید است در این روزهایی که هوای دل مردم عزیزم  از هیجان بازیهای ایران در جام جهانی گرم و عالی است، هوای قله دماوند هم برای صعود مساعد باشد تا اگر پس از صعود از لحاظ  جسمی  مشکلی نداشته باشم  ۸ تیر بمناسبت  روز مبارزه با سلاح های شیمیایی و میکروبی بسمت سیرجان خواهم رفت تا مسیر دور پنجم دوچرخه سواری استانهای ایران را ادامه دهم و همچون گذشته در لحظات شادی و غم مردم فهیم ایران در کنارشان باشم.
ملت ایران شاد و پیروز باشید
قطره ای از دریای بیکران عاشقان ایران
سید مسعود طباطبایی
جانباز 65% ارتش

شهر سوخته‌ سیستان و بلوچستان

در کشوری که دارای فرهنگ و تمدن دیرینی است، داشتن یک سری چیزای زیرخاکی بعید نیست، مخصوصاً اگر از جنس شهر باشد.

در استان سیستان و بلوچستان در 56 کیلومتری زابل و در حاشیه‌ی جاده زابل- زاهدان، شهری باستانی معروف به «شهر سوخته» واقع شده است. این شهر به عنوان الگوی شهرسازی و معماری هزاره سوم، به عنوان شهری است که خلاقیت بشری را یک برنامه‌ریزی منحصر به فرد دارد. بر مبنای یافته‌های باستان‌شناسان شهر سوخته 280 هکتار وسعت دارد و بقایای آن نشان می‌دهد که این شهر دارای پنج قسمت اساسی بوده که شامل بخش مسکونی واقع در شمال شرقی شهر سوخته؛ بخش‌های مرکزی؛ منطقه صنعتی؛ بناهای یادمانی؛ و گورستان است که به صورت تپه‌های متوالی و چسبیده به هم واقع شده‌اند. هشتاد هکتار از شهر سوخته را بخش مسکونی تشکیل داده‌ است. ساکنان «شهرسوخته» در پنج هزار سال قبل مواد اولیه ساخت جواهرات را از نقاط دوردستی از جمله بدخشان افغانستان و خراسان به صورت خام به این مکان وارد می‌کردند. همچنین ساکنان شهر سوخته به علت همراه گذاشتن اشیا، ابزار کار، موادغذایی و آرایشی در گور مردگانشان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشته‌اند. تنها، مسأله وسعت نیست که شهر سوخته را به یکی از بزرگترین شهرهای باستانی ایران و خاورمیانه تبدیل کرده است. بلکه یافته‌های متنوع آن باعث تعجب باستان شناسان گردیده است. از جمله: اولین جراحی مغز در ۴۸۰۰ سال پیش در شهر سوخته انجام شده است. ساکنان شهر سوخته کفش تولید می‌کرده‌اند و صنعت کفاشی داشته‌اند. کهن‌ترین انیمیشن (جان بخشی) و تصویر متحرک در شهر سوخته یافت شده است که در این انیمیشن بزی به یک بوته گیاه نگاه می‌کند و از آن بالا می‌رود. برای اولین بار در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد شتر در شهر سوخته مورد استفاده قرار گرفته است. یک خط کش چوبی باستانی با دقت نیم میلی متر در شهر سوخته یافت شده است. مردمان آن روز شهر سوخته از شطرنج و تخته نرد استفاده می‌کرده‌اند. مراکز صنعتی مردم شهر سوخته خارج از شهر بوده است. تعدادی لوله‌های سفالی در شهر سوخته پیدا شده که احتمالاً جهت آب‌رسانی یا دفع فاضلاب استفاده می‌شده است. پارچه‌هایی که در شهر سوخته یافت شده مطلقاً در هیچ کجای ایران یافت نشده است. صنایعی مانند ریسندگی، خراطی، معرق‌سازی، مرمرسازی، سفال‌گری، مهرسازی، حصیربافی و ساخت ابزار فلزی در شهر سوخته رواج داشته است.

ایرانی‌ها از کی صاحب "فامیلی" شدند؟

کتاب‌های قدیمی را که باز می‌کنی به جای اسامی پر از القاب خان، میرزا، سلطنه، دوله، گرفته تا ملا و سید و ... هزار و یک عنوان دیگر و حتی گاهی چند تا از این القاب در کنار هم بود نام‌هایی که مشخص نبود بخش اصلی این نام چیست.، تکبر، تملق و تحقیر مایه اصلی بسیاری از این القاب در گذشته بوده است. اوضاع به این شکل ادامه داشت تا اینکه در دهه‌های نخست قرن 14 شمسی نسخه اجباری شدن نام خانوادگی برای ایرانیان پیچیده شد، اما با گذشت زمان کم کم احساس شد که اجبار برای انتخاب نام خانوادگی چندان اثربخش نبوده چرا که نوادگان ناراضی از حسن سلیقه اجداد به دنبال تغییر نام خانوادگی خود می‌رفتند. نام خانوادگی یا نام فامیل یا فامیلی بخشی از نام یک شخص است که تعلق فرد را به یک فامیل یا خانواده بیان می‌کند و یکی از موضوعاتی است که با مقوله هویت، ارتباط ناگسستنی دارد. همچنین در اغلب جوامع نام‌خانوادگی یکی از اقلام اصلی تعیین‌کننده هویت و رابطه نسبی افراد است.

شناسنامه قدیمی  در سال ۱۳۰۴ لوایحی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن القابی که تا پیش از آن برای ایرانیان انتخاب می‌شد منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری شد. براساس این قانون تازه تصویب شده پس از ابلاغ این قانون به کار بردن القاب و عناوین بجز«آقا» و «بانو» برای خطاب کردن افراد ممنوع و بنا شد تا آنان اسم و شهرت خانوادگی نیکو برای خود انتخاب کنند. البته تا پیش از این لایحه نیز، نام فامیل در ایران به اهل علم و هنر، روشنفکران و صاحب منصبان دولتی اختصاص داشت و مردم عادی با نام پدر و جد، شغل یا حرفه یا القاب شناخته می‌شدند. در واقع قبل از آن نیز اختصاص نام‌خانوادگی به اشخاص در ایران، برمی‌گردد به سال 1297 شمسی یعنی زمان تاسیس سجل احوال ممکلتی و ماده سوم قانون مصوب آن، که مقرر شد هر رئیس خانواده برای خانواده خود نام مخصوص اختیار کند و اینکه نام خانوادگی تخصیص یافته به نام او ثبت و از آن طریق به هر یک از افراد خانواده او تعلق می‌گرفت و همگی به همان نام منصوب می‌شدند. در نهایت با تصویب قانون مدنی کشور در سال 1313 ثبت‌ نام‌خانوادگی نیز، اجباری شد و بر اساس این قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام‌خانوادگی انتخاب می‌کرد و نام خانوادگی تخصیص یافته از سوی وی به سایر افراد خانواده‌اش هم اطلاق می‌شد؛ از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نام‌های خانوادگی خوانده می‌شوند. نام‌خانوادگی بر اساس محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان، پدر، پدربزرگ و جد، گاهی هم شغل یا حرفه یا یک ویژگی بدنی یا انتخاب می‌شد. امروزه در بین اتباع ایرانی بیش از 10 هزار واژه نام‌خانوادگی وجود دارد که از این میان محمدی بیشترین فراوانی و پس از آن حسینی، احمدی، رضائی، مرادی، حیدری، کریمی، موسوی، جعفری، قاسمی، عباسی، رحیمی، ابراهیمی، زارعی، محمودی، محمودی، غلامی، اکبری، میرزائی و قربانی به ترتیب بیشترین فراوانی را به خود اختصاص داده‌اند. اسامی ناخواسته نوادگانی که القاب‌ تحمیلی دارند .

پس از چندی که نام‌های خانوادگی به مرور زمان در زندگی افراد نفوذ کرد و اهمیت آن روشن شد بسیاری از افراد دیدند که اسامی خانوادگی که به هر دلیلی انتخاب کردند چندان برای مناسبات اداری مقبول نیست و ممکن است بار معنایی ناخوشایندی برای آین افراد به دنبال اشته باشد. در گذر زمان این اهمیت کم‌کم بیشتر خودنمایی کرد ، هرچند که از ابتدا نیز به ایرانیان شرایط کاملا تشریح شده بود. حدود یک سال پس از اجباری شدن نام خانوادگی ابلاغیه‌ای از طرف اداره سجل احوال و احصائیه کشوری به کلیه ادارات سجل احوال و احصائیه ابلاغ شده که در روزنامه اطلاعات در تاریخ 30 مرداد ماه 1314 نیز منتشر شده است. متن این ابلاغیه به شرح زیر است: " از نقطه نظر دستور قانون که انتخاب نام خانوادگی را برای افراد ضرور دانسته، معلوم است که قانون از نقطه نظر اصول اجتماعی، تعیین خانواده‌های اتباع دولت شاهنشاهی را در اولین درجه اهمیت تلقی کرده است. بدیهی است اسم‌های عادی باعث تعیین می‌گردد و در جامعه متمایل و متشابه است. ای بسا افراد که نام او احمد و یا محمود است پس تعیین نام خانوادگی است که بتواند موقعیت یک فرد را در هر جهت خاطرنشان جامعه نماید. قانون تشریفات مخصوص برای این اسم در نظر گرفته و در ردیف اسم اصلی آنرا از هر گونه تعرض مصون قرار داده است. متاسفانه تاکنون افراد جامعه متوجه این خصوصیات نگردیده و غالبا مشاهده می‌شود اسامی خانوادگی منتخب مناسب شئون و حیثیات افراد نبوده بلکه موهن این نژاد تاریخی به شمار رفته و با قیدهای مخصوصی مقید گردیده که نه تنها قابل استفاده و استعمال نبوده (مثل خضرائی پدرام تهرانی، حاجی ابراهیمی قزوینی فرد و امثال آن) بلکه اسباب مسخره به شمار می‌رود. اداره سجل احوال وظیفه دار است که علاوه از تثبیت شخصیت و احراز هویت اشخاص حییات و شئون را نیز از هرجهت محفوظ و با اسلوب منظمی تثبیت نماید. تاکنون مامورین سجل احوال از این جهت با افراد جامعه مساعدتی نکرده و آنها را به منظور قانون راهنمایی نموده‌اند و هرگونه الفاظ غیرمتجانس و مرکب و اضافی و مخلوط و غلط را به نام خانوادگی تلقی و در اوراق هویت و مستندات قانونی آن وارد کرده‌اند. بنابراین با مطالعات لازمه نمونه نام خانوادگی را متناسب با شئون اجتماعی باشد و هر کس بتواند در خور زندگانی خود مناسب شغل و مقام و حرفه در آن استفاده نماید. به ضمیمه این متحدالمال به توسط نواحی و حوزه‌ها و دفاتر و شعب در دسترس عموم می‌گذارد و ضرورت دارد که افراد کشور را به حسن انتخاب این نام راهنمایی نموده و نمونه این نامهای خانوادگی که مرتبا تکمیل و ارسال می‌شود با مسند بیان تشریک مساعی نموده و حییات افراد کشور را محفوظ دارید و از طرف مامورین هیچگونه اقدامی راجع به نام خانوادگی اشخاص و احضار آنها نخواهند گردید که خود با طیب خاطر برای خود نام خانواده مناسب انتخاب نمایند. در اطراف نام خانوادگی خود امعان نظر کرده و نواقص آنرا رفع و در حسن انتخاب اسم ساعی باشند و بدانند اسم اعم از اسم شخص و خانوادگی تاثیر تامی در زندگانی داشته و قسمت اعظم تقدم و تاخر در شئون اجتماعی منوط به حسن یا سوء انتخاب اسماء است. ذیل هر یک از صفحات نام خانوادگی که ضمیمه است به امضای رئیس اداره سجل احوال ممضی است. رئیس اداره احصائیه و سجل احوال سرتیپ درکاهی" هرکس می‌تواند پس از رسیدن به سن قانونی (18 سال تمام) در صورتی که نام خانوادگی وی قابل تغییر باشد، با رعایت قانون و دستور العمل،‌ نام خانوادگی خود را از طریق انتخاب واژه بلامعارض یا با اخذ اجازه از دارنده حق تقدم برای یکبار تغییر دهد محسن اسماعیلی - مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور می‌گوید: 5 میلیون و پانصد و هجده هزار و 973 نفر از دهه هفتاد تاکنون برای تغییر نام خانوادگی اقدام کردند که این تعداد متناسب با افزایش جمعیت افزوده می شود. در حال حاضر سالیانه بیش از 90 هزار تقاضا برای تغییر نام وجود دارد. اسماعیلی علت‌های تغییر نام خانوادگی را در 4 بخش اصلی تقسیم کرد و افزود: مشکل ساختاری که شامل غلط املائی،طولانی بودن، ثقیل بودن یا پیچیدگی در لفظ در اولین گروه این علت است اما اشکال محتوایی نیز که یکی دیگر از دلایل تغییر نام است به طور مثال نامناسب بودن معنی و مفهوم نام خانوادگی مانند بی دین، شه پرست یا داشتن نام‌خانوادگی مغایر با ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی همچون بزدل، گدا، پالانی، چاپلوس، دوری از عناوین و القاب زشت و ناپسند و یا بیکانه بودن واژه های تشکیل دهنده نام خانوادگی همه از دلایلی است که به واسطه آن افراد می توانند برای تغییر تام خانوادکی درخواست بدهند. تغییر پایگاه اجتماعی و یا قرار گرفتن در موقعیت روانشناختی جدید همچون ارتکاب جرائم موثر کیفری یکی از اعضای خانواده ، اجرای احکام نسب و نفی ولد، تشرف به دین مبین اسلام و یا براساس بند شش ماده 976 قانون مدنی در صورت ازدواج زن خارجی با مرد ایرانی نیز به افراد اجازه تغییر نام خانوادگی می دهد. قانون همچنین به افرادی که کژتابی لفظی و معنایی باعث تداعی معانی نامناسب دیگر از نام خانوادگیشان می‌شود نیز اجازه تغییر نام خانوادگی را داده است. مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور با بیان این که اشخاص می‌توانند در مواردی درخواست تغییر نام خانوادگی کنند، افزود: اگر نام خانوادگی از واژه‌های نامناسبی مانند پالانی، بیچاره، گدا و غیره و یا بیش از دو کلمه مانند خنجری برار عزیزی، امیری آقبلاغ رستم خان، امیری پور مقدم و یا مرکب از واژه‌های خارجی همچون علی‌ اُف، چارلتون، جانسون باشد. علاوه بر آن هرگاه نام خانوادگی از کلمات مذموم یا مغایر با ارزش‌های فرهنگ اسلامی مانند بی دین، شیطان پرست، شاه پرست باشد و یا از واژه‌های منسوب به مناصب یا القاب و عناوین همچون سرهنگ، خان، مهندس در آن استفاده شده باشد دارنده آن نام خانوادگی می‌تواند به ثبت احوال مراجعه و نام خانوادگی خود را تغییر دهد. به گفته وی، اگر نام خانوادگی از اسامی محل یا منسوب به محل و نامناسب باشد و یا هر گاه محکومیت کیفری موثر برای یکی از افراد خانواده (پدر، جد پدری، فرزند، برادر، خواهر و عمو) بوده و داشتن آن موجب ننگ و سرافکندگی باشد با ارائه رونوشت مصدق دادنامه قطعی دادگاه میتوان اقدام به تغییر نام خانودگی کرد. اسماعیلی در این زمینه می‌گوید: هرگاه تغییر نام خانوادگی به منظور وحدت با نام خانوادگی پدر، جد پدری، فرزند، برادر، خواهر و عمو باشد. و تغییر نام خانوادگی به منظور حفظ وحدت با نام خانوادگی مردی که مادر پس از فوت پدر طفل با وی مزاوجت می‌نماید، با رعایت سایر مقررات مربوطه بلااشکال است. همچنین بر اساس ماده 42قانون ثبت احوال نیز تغییر نام خانوادگی زن به تبعیت از شوهر ممکن خواهد بود. مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور با اشاره به این که اشخاص می‌توانند در مواردی پیشوند یا پسوند نام خانوادگی خود را حذف کنند، افزود: اگر نام خانوادگی ترکیبی از یک واژه و نام محل یا منسوب به محل مانند: افتخاری علی آبادی، تبریزی راد منش ویا ترکیبی از یک واژه و نام یک ایل یا طایفه همچون زراسوند احمدی، محسنی قشقائی و ترکیبی از یک واژه و نام یکی از حرف و مشاغل مانند بنکدار قاسمی، احمدی نقاش باشد، می‌تواند برای حذف پیشوند یا پسوند نام خانوادگی خود اقدام کنند. همچنین هرگاه پیشوند یا پسوند نام خانوادگی فردی حرف، عدد یا کلمه زائد مانند م قاسمی، شکوهی صفت، مرحومه حسنی و یا ترکیبی از یک واژه و نام یکی از رنگ‌ها یا نام یک حیوان و یا شی باشد نیز می‌توان برای حذف این واژگان به ثبت احوال مراجعه کنند. اسماعیلی تعداد بالای واژه‌های نام خانوادگی را یکی دیگر از دلایل قابل قبول برای حذف عنوان کرده و می‌افزاید: برخی از این نام خانوادگی‌های طولانی عبارتند از علاف هوشیار علی گورکی، آقا میرزا محمدعلی شیرازی، امیری آقبلاغ رستم خان، حسین زاده روز گذران خوش قلب،عرب خابوری تلک آبادی، ترمه بافت ساکن شیراز از جمله نام خانوادگی های طولانی است. به گفته او، طولانی‌ترین نام خانوادگی که داشته‌ایم دارای 35 کاراکتر (حرف) بوده است. مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال تاکید می‌کند: برخی از واژه‌های غیرمتعارف، مستهجن و دارای معنای نامناسب که اقدام به تغییر نام خانوادگی کرده‌اند که عبارت از گرگی، گوش بر، دو کله، سوراخ، عملی، پیاده، سواره، تیغ زن، کچل وند، گاوی، پالان دوز، قوری، پیش دستی، بزهکار، دویستی، دل کبابی، شمری، حلقه به گوش، کلوچه، ببری، فلفلی، خوکچی، زیغ، هزار تومانی، چرت، چرمی، سبزی خشک، حقیر، مزدور اول است. استفاده از اسامی این چنینی به عنوان نام خانوادگی نشان دهنده این است که در آن دوران کسی لزوم حسن انتخاب نام خانوادگی را به عنوان نام خانوادگی در نیافته بود بنابراین اداره احصاییه با انتشار مطلبی در روزنامه اطلاعات در این زمینه اطلاع‌رسانی کرد. به گفته محسن اسماعیلی - مدیرکل اسناد هویتی سازمان ثبت احوال کشور با بیش از 90 درصد تقاضاها برای تغییر نام خانوادگی موافقت می‌شود هر چه باشد کسی نمی‌تواند تاثیر آن را در روابط اجتماعی به راحتی نادیده بگیرد.

گوشه ای از بهشت لرستان تنگه هلت

رودخانه‌ای محصور میان تنگه‌ای از صخره‌های سر به فلک کشیده در خرم آباد به نام هلت عکس‌هایی از این منطقه و دیگر نقاط زیبای خرم‌آباد را در این مجموعه می‌بینید. اینجا مکانی فوق‌العاده بکر و زیبا است، رودخانه‌ای محصور میان تنگه از صخره‌های سر به فلک کشیده و صیقلی که به طرز شگفت‌انگیزی زیبا است.

برخی از مسیرها توسط تخته سنگ‌های عظیم جثه که میان صخره‌ها گیر افتاده بودند، بسته شده بود که ناچار به عبور از زیر آب و تخته سنگ می‌شدیم .زمان طی کردن مسیر میان این تنگه‌ها ممکن است تا چهار ساعت هم طول بکشد. در سال‌های گذشته ورودی این تنگه در زیر آب قرار داشت و امکان دسترسی به این مکان ممکن نبود.

در پی سیلاب‌های سال‌های گذشته مسیر جریان آب باز شده و این تنگه نمایان شده است

از لاین خرم آباد اندیمشک تا انتهای تونل ترشان حرکت کنید پس از بیرون آمدن از تونل ترشان سمت راست یک بریدگی وجود دارد که وارد آن شوید و از زیر گذر به لاین مخالف یعنی لاین مسیر اندیمشک - خرم آباد وارد شوید و به سمت خرم آباد حرکت کنید . پس از گذر از تونل گندم کار و ترشان مابین خروجی تونل ترشان و ورودی تونل خرگوشان سمت راست یک فضای باز وجود دارد که باید خودرو های خود را آن منطقه پارک کنید و سپس ادامه مسیر را پیاده طی کنید.