گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

نهمین دور دوچرخه سواری استانهای ایران

در راستای گسترش فرهنگ ارق ملی و پاسداشت روزهای ملی سرزمینمان بیاد قهرمانان ایران زمین وسپاسگذاری از کادر فداکار پزشکی

  • بزرگداشت روز ملی خلیج پارس جاویدان
    • تاریخ 1400/1/19 آغاز نهمین دور دوچرخه سواری استانهای ایران از تهران، بهشت زهرا، قطعه شهدای گمنام در بزرگداشت روز ملی خلیج پارس جاویدان آغاز میگردد و با گذر از استانهای تهران، قم، مرکزی، اصفهان، یزد، کرمان و هرمزگان در جزیره هرمز پاینده باد ایرانی آباد و آزاد سر میدهیم.  ( احتمال تغییر مسیر در استانها میباشد )

      جهت هم اندیشی و کسب اطلاعات بیشتر به اینستاگرام و تلگرام ما مراجعه نمایید

      GPGIR@

      GREENCYCLISTS@


      اهمیت خلیج فارس

      دریای پارس

      هزار سال پیش، بزرگ بن شهریار، ناخدای رامهرمزی در کتاب «شگفتی های هند، خشکی ها، دریاها، وجزیره هایش.» نوشت:

      «از شگفتی های دریای پارس چیزی است که مردمان به شب هنگام بینند، در آنگاه، چون موج ها بر هم خورند و بر یکدیگر شکسته شوند، از آنها آتش برجهد، و آنکه بر کشتی سوار است پندارد که بر دریایی از آتش روان باشد.»[۱]

      این دریا که به سبب کمی عمق و وجود پست و بلندی های زیر دریا از دیگر دریاها پر جوش و خروش تر است و به اقیانوس هند می پیوندد، و سرتاسر مرزهای جنوب غربی، جنوبی، و جنوب شرقی کشور ما را در بر گرفته است، به نام خلیج فارس و دریای عمان نامیده می شود. نام «دریای پارس» از روزگار هخامنشیان بر روی خلیج فارس گذارده شده است. در کتیبه ای از داریوش بزرگ شاهنشاه هخامنشی در تنگه ی سوئز، (در مصر که در دو هزار و چهارصد سال پیش جزو قلمرو پادشاهی او بوده) یافته اند، نام این خلیج «دریایی که از پارس آید» یاد شده است. در زمان ساسانیان نیز این خلیج را دریای پارس می نامیده اند.

      در کتاب های قدیم ، که در دانش جغرافیا نوشته شده نام این دریا «پرسیکوس سینوس» یا «سینوس پرسیکوس» یعنی خلیج پارس آمده است.[۲] در حدودالعالم قدیم ترین کتاب جغرافیا به زبان فاسی که هزار سال پیش تألیف گردیده، ذکر این دریا چنین آمده است:

      «خلیج پارس از حد پارس برگیرد، با پهنای اندک تا به حدود سند.»[۳]

      چون قسمتی از اقیانوس بزرگی که در جنوب غربی آسیا قرار گرفته، به مناسبت رنگ سرخ خاک کرانه های آن، سرخ رنگ است و به «دریای سرخ» موسوم گشته، قسمت دیگری از اقیانوس هند را که از خلیج فارس آغاز می شود و به کرانه های هندوستان پایان می یابد (دریای سبز) نامیده اند؛ و این سبز دریا، در کرانه های کشورما دارای آبی روشن و درخشنده و فیروزه گون است و در پیرامون جزیره ها، با امواج نقره فامی که دارد، در زیر نور خورشید، بسیار دیدنی و دلکش می نماید.

      به هنگام شب، خلیج فارس زیبایی خاصی دارد، تلاطم دریا و برخورد امواج که از آنها نور می جهد، با روشنی مهتابی رنگ ماهیان پرنده، که شبانگاه به جست و خیز برمی خیزند و هزاران هزار، به حرکت و بازی و پرش می آیند، و از بدنشان پرتوی سفید رنگ ساطع می شود، پهنه ی این دریای نیلگون را مانند آسمان پر ستاره ای می آراید که در گوشه و کنارش آتش افروزی کرده باشند. همین منظره، بزرگ بن شهریار ناخدای رامهرمزی را که خود از مردم خوزستان بوده، بر آن داشت تا وصفی چنین دل انگیز از خلیج فارس در کتاب خود بیاورد.

      خلیج فارس به تنهایی و بدون دریای عمان از دریاهای کوچک بشمار می رود که وسعت آن از۲۳۲٫۸۵۰ کیلومتر مربع بیشتر نیست و در تقسیم بندی دریاها، در ردیف دریاهای کم عمق چون دریای بالتیک و دریای هودسن و دریای شمال در اروپا، قرار می گیرد.

      ژرفای متوسط دریای عمان که دنباله ی خلیج فارس است و از تنگه ی هرمز به این نام نامیده می شود گاهی از سه هزار متر بیشتر است ولی چون وارد خلیج فارس شویم عمق آب کم می گردد.

      از تنگه ی هرمز به بعد، در خلیج فارس، به ندرت، عمق آب به ۹۰ تا ۱۰۰ متر می رسد. در سمت شمال غربی، یعنی به طرف خوزستان عمق دریا اندک اندک کم می شود و تا ۲۵ متر تنزل می یابد.

      توده های مرجانی که مانند شهر های گمشده ای در اعماق آب های خلیج فارس به فراوانی و بیشتر به موازات ساحل یافت می شوند، از عمق آب می کاهند، بدانگونه که ژرفای آب به طور متوسط در دهانه ی اروندرود، در ساحل خوزستان، تا پنجاه میلی ساحل، ۳۶ متر است.

      خلیج فارس از لحاظ ساختمان طبیعی و تاریخ پیدایش، شباهتی با دریاهای دیگر ندارد و سراسر آن گویی صفحه ی ساحلی*ای است در امتداد جلگه های اطراف نجد ایران.

      زمین شناسان می گویند اگر سطح آب این خلیج ۲۰ متر پایین رود، وسعت آن نصف می گردد. سواحل شمالی خلیج فارس در طی اعصار تغییرات زیادی نموده و شاید هیچ دریایی به این سرعت تغییر شکل نداده باشد. آبرفتی که رودهای کارون و اروندرود و دز و کرخه و جراحی به این دریا وارد می کنند دائماً کف خلیج را پر می نماید، زمانی ساحل دریا در حدود ۴۰۰ کیلو متر فراتر از شمال ساحل امروزی بوده، و فرات و دجله و کارون هر یک خود جداگانه به دریا می ریخته اند، در حالی که امروز فرات و دجله با هم به دریا می ریزند.

      می توانیم برای تصور پیدایش و خصوصیات طبیعی خلیج فارس، یک تابلوی خیالی ساده در ذهن خود رسم کنیم. برای ترسیم این تابلوی خیالی مثلاً چهل میلیون سال به عقب برمی گردیم، و در آغاز دوران سوم زمین شناسی قرار می گیریم. می بینیم، که در این دوران اقیانوس اطلس وسعت یافته، آمریکای جنوبی از آفریقا جدا گشته، استرالیا از قاره ی قطب جنوبی منفک گردیده و به طرف مشرق رهسپار شده و اقیانوس هند در شکافی بین هندوستان و آفریقا مقدمه پیدایش دریای عمان را فراهم آورده است. ده میلیون سال بعد، یعنی ۳۰ میلیون سال پیش از این، در اواسط دوران سوم، شکاف عمان گسترش یافته و

      در دنباله ی این شکاف، خلیج باریکی که امروز خلیج فارسش می نامیم به وجود آمده است.

      اگر نقشه ی آسیای جنوب غربی و آفریقای شرقی را بررسی کنیم، بین شبه جزیره ی عربستان و قاره ی آفریقا، دو چاله ی عمیق دریایی می بینیم که نام آندو(دریای سرخ) و(خلیج عدن) است.

      اگر کُره ی زمین از فلز گداخته و نرم و کشش پذیری می بود و ما توانایی آن را می داشتیم که

      قطعات زمین را به میل خود جا به جا کنیم و با دست فشاری به شبه جزیره ی عربستان می دادیم و آن را به طرف جنوب غربی می راندیم، درست، شکاف های دریای سرخ، پیش آمدگی های مقابل خود را در بر می گرفت و شبه جزیره ی قطر در سمت مغرب در حفره ی بین آب های بحرین قالب می شد و تنگه ی هرمز شبه جزیره ی عمان را پر می نمود و کوه های عمان در دنباله ی کوه های میناب و زندان قرار می گرفت.[۴]

      گرچه برای سهولت ادراک چگونگی پیدایش خلیج فارس، این خلیج را در عالم خیال با فلات عربستان متصل کردیم، لیکن به این نکته باید توجه داشته باشیم که از نظر ساختمانی، جنس خاک شبه جزیره ی عربستان دنباله ی ساختمان مشرق آفریقا است، در حالی که ترکیب جنس خاک خلیج فارس، در منطقه ی ساختمانی نجد ایران واقع شده و امتداد و دنباله ی نجد ایران است که تا اعماق دریا کشیده شده است.

      شبه جزیره ی عربستان توده ای است بسیار قدیمی، از آغاز دوران اول زمین شناسی معروف به دوره ی «کامبرین» و هیچ نمونه ای از رسوبات اطراف خلیج فارس که از دوران سوم زمین شناسی است در آن دیده نمی شود و هر چه از جلگه ی بین النهرین به طرف ایران پیشروی کنیم، زمین های جوان تری می بینیم، به طوری که از ساحل رود کارون و مشرق شوشتر، ناحیه ی مشخص و متمایز چین خورده ی نجد ایران با آثار دوران سوم زمین شناسی آشکار می گردد.

      جلگه های خوزستان و بهبهان و برازجان و بوشهر تا زمانی نسبتاً نزدیک یعنی تا اواخر دوران سوم

      زمین شناسی زیر آب دریا پوشیده بوده اند، و در دوران چهارم سر از آب بدر آورده اند، بنا بر این قسمت شمال غربی خلیج فارس از قسمت جنوب شرقی آن بسیار جوان تر، و پیدایش آن به دوران ما نزدیک تر است.

      اگر از دهانه ی خلیج فارس، در خوزستان، مثلاً از بندر خرمشهر بر کشتی ها ی کوچک بادی یا قایق های موتوری سوار شده به طرف بندر عباس برانیم، در طول چند روز سفر دریایی، به خوبی درمی یابیم، که در خط سیر این سفر که از کناره های ساحلی عبور می کند، گاه و بی گاه، از پست و بلندهای محسوس می گذریم و بالا و پایین رفتن کشتی را حس می کنیم، درست مانند آنکه اتومبیلی را در جاده ای کوهستانی به حرکت درآورده باشیم، نقاطی ژرف و پر آب و نقاطی کم ژرفا و کم آب احساس خواهیم کرد، اگر این سفر دریایی را از تنگه ی هرمز رو به ساحل مکران ادامه دهیم، در می یابیم که در دل آب های فیروزه گون بحر عمان نیز، به موازات ساحل، پست و بلندهایی وجود دارد که دنباله ی چین خوردگی های سواحل شمالی خلیج فارس و ارتفاعات داخلی نجد ایران است. وجود طاقدیس ها و ناودیس های دریایی که مانند یک رشته تپه های مارپیچِی است، سبب تغییر عمق آب و گودی دریا در طول ساحل خلیج فارس و دریای عمان گشته است، و کشتی ما، گاهی در قله ی زمین بر آمده، و گاهی در دامنه های اراضی گود کف دریا سیر می کند.

      این طاقدیس های زیر دریا را «ایوان های مروارید» نام داده اند و بیشتر آنها برآمدگی نمکی و مرجانی و آهکی است.

      خلیج فارس در اطراف تنگه ی هرمز خصوصیات ساختمانی دیگری نیز دارد.

      اهمیت خلیج فارس بیشتر به جهت ارتباط آن با اقیانوس هند است و اگر تنگه ی هرمز که وسیله ی ارتباط این دو قرار گرفته، نمی بود؛ خلیج فارس به صورت مردابی کم عمق درمی آمد و تبخیر آب، بر آب های رودخانه هایی که بر آن می ریزند، فزونی می گرفت و بدین گونه، پس از مدتی خشک می شد و مانند دریاچه ی هامون سیستان می گشت.

      زمین شناسان گفته اند که در دوران اول زمین شناسی، قاره ای بنام «گُندُوانا» وجود داشته است که از برزیل به آفریقای جنوبی و ماداگاسکار از یک سو، و از عربستان و گوشه ای از جنوب ایران و هندوستان از سوی دیگر، به استرالیا و شاید قطب جنوب اتصال می یافته است؛ بنا بر این نظر، قاره ها به یکدیگر پیوسته بوده و بعدها به سبب حرکات مرکزی زمین از یکدیگر جدا گشته اند، و پس از جدایی قاره ها و شکست آنها، اقیانوس هند توسعه ی بیشتری پیدا کرده و با دریایی که در شمال آن قرار داشته و آن را «تِه تیس» نامیده اند، متصل شده است.

      دریای «ته تیس» همان دریای قدیمی خشک شده ای است که سرزمین های آسیای صغیر و قفقاز و ایران و شمال هندوستان و پاکستان و جزایر مالزی را می پوشانیده است و پس از چین خوردگی های آلپ و البرز و هیمالیا، قطعه قطعه شده و امروز، بازمانده های آن دریای پهناور را به صورت دریای سیاه و دریای خزر ودریاچه ی اُرال می بینیم.

      پس از متلاشی شدن قاره ی گندوانا و چین خوردگی عهد سوم، جنوب آسیا چندین مرتبه مورد تجاوز آب های اقیانوس هند قرار گرفته است، عربستان و هندوستان و مالایا به شکل شبه جزیره درآمده، جزیره ی سیلان از خاک هند جدا شده، دریای سرخ که ابتدا فقط با دریای مدیترانه پیوسته بود، بر اثر حرکات تند و شکننده ی مرکز زمین و امواج سهمگین و توفنده ی اقیانوس هند، ارتفاعات اولیه ی باب المندب را شسته و به اقیانوس هند راه یافته است.

      خلیج فارس هم از این دگرگونی عظیم بر کنار نمانده و دنباله ی جلگه ی پست بین النهرین که در منتهی الیه شمالی آن واقع بوده، بر اثر تغییرات اقیانوس هند و آبرفت رودخانه های مجاور، به تدریج بالا آمده و پر شده و قسمت میانه ی آن بین کوه های زاگرس و فلات عربستان واقع گردیده است.

      بنا به حساب های یک زمین شناس، معلوم شده است که در طی ۶۰ سال، دلتایی به طول ۳۲۰۰ متر در مصب اروندرود، در دهانه ی خلیج فارس تشگیل گردیده، یعنی در هر سال بیشتر از ۵۳ متر خاک در آب پیش رفته و گمان می رود که در طی سه هزار سال خلیج فارس ۱۵۰ کیلومتر پیشرفتگی (خاک در آب) پیدا کرده باشد.

      طول خلیج از مصب اروندرود تا ساحل عمان ۸۰۵ کیلومتر و عرض آن گاه تا ۲۸۸ کیلومتر می رسد. تنگ ترین معبر آن در تنگه ی هرمز دارای ۴۶٫۶۹ کیلومتر پهنا است، آغاز آن نهر خین در اروندرود و پایان آن خلیج گواتر در دریای عمان است.

      به سبب حوادث طبیعی و دگرگونی های شدیدی که در داخل و خارج دریای پارس در طول میلیون ها سال روی داده است، در کف دریا و در سطح جزیره ها و بر دشت ها و کوهای کرانه های این دریای کهن، بسیاری از مواد کانی ارزنده، به وفور و فراوانی اعجاب انگیزی انباشته شده است. گذشته از طبقات عادی ساختمانی زمین شناسی، در نزدیکی جزیره ی هرمز، طبقه ی ساختمانی زمین شناسی خاصی وجود دارد ک

      ه زمین شناسان آن را «طبقه ی ساختمانی هرمز» نام داده اند.[۵]

      در تمام نواحی خلیج فارس و سواحل آن عوامل مساعدی جمع آمده و سبب شده است که منابع مهمی از نفت در ته دریا و در دل زمین های ساحل این خلیج یافت شود و این منطقه را یکی از پر ثروت ترین و غنی ترین مناطق نفتی جهان سازد، این عوامل عبارتند از : رسوب و ته نشینی آب دریا، مواد آلی که با گل های آهکی در اعماق دریا مدفون شده اند، و حرکات زمین، که باعث چین خوردگی پوسته ی زمین و ظهور طاقدیس ها و ناودیس های این منطقه گردیده است.

      عوامل مذکور همراه با جانوران فراوان و ماهیانی که در این دریا از دیرباز وجود داشته و در دوران متمادی پس از مرگ تجزیه شده و رسوب کرده اند، پهنه ی ذخیره گاه نفتی این منطقه را آنچنان وسیع ساخته است که مانند آن را در سایر نقاط دنیا کمتر می توان دید، این ذخیره گاه های نفتی و طبقات سنگ های آن از موصل در کشور عراق تا کوه های زاگرس و بختیاری و سواحل فارس و مناطق زیر آب های دریا تا کویت و عربستان امتداد می یابد.

      خلیج فارس و دریای عمان را بطور کلی می توان به پنج منطقه تقسیم نمود:

      اول سواحل غربی شامل کشورهای عراق و کویت و سواحل عربستان، دوم سواحل شمالی یعنی کرانه های خوزستان و فارس و کرمان و مکران، سوم سواحل جنوبی یا منطقه ی شیخ نشین های خلیج فارس، چهارم جزایر خلیج فارس، پنجم زمین های کف دریا که سرشار از منابع نفتی است.

      قسمت غربی جلگه ی بین النهرین، که کشور عراق امروز است از آبرفت رودخانه ی فرات تشکیل شده و رودخانه ی فرات از کوه های شمالی ترکیه سرچشمه گرفته، پس از آنکه شاخه هایی بدان ضمیمه شده، به طرف جنوب سرازیر گردیده است و تا سرزمین کویت آثار آبرفتی خود را باقی گذاشته است.

      از قسمت شرقی جلگه ی بین النهرین رودخانه ی دجله، از کوه هاِی ترکیه سرچشمه گرفته و شاخه هایی از آب های ایران مانند رودهای زاب و دیاله بدان افزوده شده و قسمت جلگه ی آبرفتی شرقی بین النهرین و مرداب حورالعظیم عراق را تشکیل داده که با باطلاق هویزه در ایران پیوند دارد.

      جلگه ی خوزستان از آب های کوهستان های بختیاری و لرستان و فارس آبیاری می شود که از شمال و مشرق به طرف جنوب غربی سرازیر می گردند.

      رودخانه ی کرخه از کوه های لرستان سرازیر شده، از جلگه ی خوزستان گذشته و به باطلاق هویزه می ریزد. آب دِزْ از مشرق کوه های پیشکوه در حوالی خونسار و گلپایگان سرچشمه گرفته و به کارون می پیوندد و به جلگه ی خوزستان سرازیر می شود. رودهای جراحی و هندیجان از کوه های فارس که در مشرق خوزستان واقع است سرچشمه گرفته و قسمت شرقی خوزستان را آبیاری می کند. کارون که بزرگ ترین رودخانه ی جنوب ایران و قابل کشتی رانی است با آبرفت بارور و پر برکت خود از خوزستان گذشته و به خلیج فارس می ریزد، و همه ی آنها با هم، پی در پی، آبرفت های خود را در تک دریای پارس انباشته، دگرگونی طبیعی سرشاری بوجود می آورند.

      کوه های فارس و کرمان دنباله ی کوه های زاگرس بوده و به موازات یکدیگر در خلیج فارس پیش می روند، جنس این کوه ها گچی و آهکی است و هر قدر به طرف ساحل نزدیک شویم، ارتفاع آنها کمتر می شود تا به خلیج فارس می رسد، ولی این ارتفاعات در ساحل خلیج فارس پایان نمی پذیرد بلکه در اعماق دریای پارس هم دنباله ی آنها کشیده شده، گاهی تا مسقط و سواحل شبه جزیره ی عربستان امتداد می یابد.

      وجود معادن سرشار خاک سرخ در جزایر تنگه ی هرمز قدمت این اراضی را تا دوران اول زمین شناسی ثابت می کند.

      بطور کلی از نظر اقلیمی، سه ناحیه ی مشخص در شمال خلیج فارس دیده می شود: اول ناحیه ی سردسیر و مرتفع که در شمال فارس و کرمان و خوزستان قرار گرفته و در زمستان پوشیده از برف است و سرچشمه ی رودهایی است که قسمتی از آن به حوضه های داخلی این مناطق سرازیر می شوند و قسمتی دیگر به خلیج فارس می ریزند ، دوم ناحیه ی تنگستان با آب و هوای معتدل و خشک که دارای کوه هایی است با معابر تنگ و گردنه های سخت مانند کتل پیرزن و کتل دختر در راه شیراز به بوشهر، سوم ناحیه ی گرمسیر است که تمام سواحل خلیج فارس را در بر دارد و هرچه به طرف مشرق برویم گرمی هوا افزایش می یابد، بطوری که درجه ی حرارت هوا در بندرعباس و جزایر هرمز و اطراف آن نزدیک به درجه حرارت هوا در مناطق استوایی است.

      بسیاری از اراضی کرانه های خلیج فارس که از آب کافی بهره دارند، به سبب آفتاب نیروبخش این سرزمین و خاک مستعد و پر برکت آن، حاصلخیز و برای کشاورزی مناسب هستند. مانند جلگه ی میناب که در آن انواع درختان میوه، خرما و مرکبات و موز به عمل می آید و زمین های پست آن برای مزارع برنج بسیار مساعد است و رود میناب این ناحیه را آبیاری می کند. استعداد کشاورزی جلگه ی خوزستان شگفت انگیز است و سواحل فارس و کرمان، هر جا که از حیث آب در مضیقه نباشد، فلاحتی و بارور است.

      اکنون که به پایان این فصل می رسیم، این پرسش پیش می آید که با همه ی باروری زمین و فراوانی آب و وسعت خاک چرا جلگه ی خوزستان چنانکه باید پر محصول نیست و چرا استفاده از آن همه منابع سرشار طبیعی در این قسمت از خاک وطن ما که به راستی شگفت انگیز است دشوار گردیده؟ شاید بتوان گفت که چون خوزستان در مجاورت فلات عربستان و صحاری خشک و سوزان آن واقع شده است، و چون عربستان مرکز گرمای طاقت فرسا و محل ایجاد بادهای مهلک سام

      است، دنباله ی بادهای سام، به سرزمین خوزستان و نواحی جنوب غربی ایران وزیدن می گیرد، و بر اثر آن رطوبتی را که به هنگام از شمال غرب وارد ایران و جلگه ی خوزستان می شود تبخیر می کند و مانع ریزش باران و سبب آب شدن برف کوه ها می گردد، به علاوه توفان های شن و خاک که از مراکز بیابان های عربستان برمی خیزد، چون بلایی آسمانی بر جلگه ی بارور خوزستان فرومی ریزد و استعداد و وضع مناسب کشاورزی را در آن منطقه تا حدی تضعیف می کند.

      پانوشت ها:

      * به فرانسه plateau continental و به انگلیسی continental shelf

      1. نگاه کنید به کتاب «عجائب الهند برّه و بحره و جزائره» چاپ لیدن ۱۸۸۶ صفحه ی ۴۸٫

      ۲٫ Sinuse Persicus و Persicus Sinus نگاه کنید به کتاب:

      A History of ancient Geography, vol. 2, map of the World, P. 578

      ۳٫ «حدودالعالم من المشرق الی المغرب» چاپ لنینگراد نسخه ی عکسی باهتمام بارتولد و چاپ تهران باهتمام دکتر منوچهر ستوده ۱۳۴۰ هـ.ش و طبع تهران باهتمام سید جلال الدین تهرانی.

      ۴٫ نگاه کنید به سخنرانی دکتر احمد مستوفی در سمینار خلیج فارس (کتاب سمینار خلیج فارس چاپ ۱۳۴۲ جلد نخستین).

      ۵٫ نگاه کنید به سخنرانی دکتر مسعود کیهان در سمینار خلیج فارس (کتاب سمینار خلیج فارس چاپ ۱۳۴۲ جلد نخستین).

      خلیج فارس – احمد اقتداری، تهران فروردین ۱۳۴۵

      نوزدهمین تور ملی دوچرخه سواران اقوام ایرانی (برون مرزی)

      دوچرخه سواری کشورهای عمان، امارات و قطر با پیام صلح و دوستی مردم ایران

      تاریخ رفت: بهمن 1388

      تاریخ بازگشت: اردیبهشت 1399

      در تاریخ 28 بهمن 1388 با هواپیما به مسقط رفتیم تا در یادمان سلطان قابوس پادشاه فقید کشور عمان رکابزنی کشورهای عمان، امارات و قطر را آغاز کنیم که متاسفانه با شیوع ویروس کرونا مرزهای کشورهای مسیر بسته شد و ما به پشت سر گذاشت مشکلات بسیار ................. توانستیم شهرهای اطراف مسقط را رکاب برنیم و در نهایت مسیر سخت و کویری مسقط تا صلاله را رفت و برگشت رکاب زدیم.

      گزارشهای این تور را میتوانید در کانال تلگرام دوچرخه سواران اقوام ایرانی مشاهده نمایید.

      جهت دیدن گزارش آغاز این سفر روی عکس زیر کلیک نمایید


      ما را در شبکه های مجازی دنبال نمایید.

      اینستاگرام رسمی ما

      https://www.instagram.com/GPGIR/

      آپارات رسمی ما

      https://www.aparat.com/GPGIR

       کانال تلگرام رسمی ما

      http://t.me/GPGIR

      کانال تلگرام گزارشهای سفرهای ما

      http://t.me/GreenCyclists

      کانال جنبش ملی اقوام ایرانی

      http://t.me/MelliGrayan

      لینک گروه جنبش اقوام ایرانی

      http://t.me/joinchat/DnQdHxo1omVzL3HVoWoXqA

       

      دوچرخه سواری کشورهای حاشیه خلیج پارس جاویدان

      درود  (  این سفرنامه بمرور در حال نوشتار است )
      دوچرخه سواری کشورهای عمان، امارات و قطر با پیام صلح و دوستی مردم ایران در چهلمین روز درگذشت سلطان قابوس پادشاه عمان 
      پس از سه ماه بررسی و برنامه ریزی و گرفتن ویزاهای کشورهای عمان، امارات و قطر خلاصه روز 1399/11/28 من و آقای هرمزان والایی با هواپیما بسمت کشور عمان شهر مسقط پرواز نمودیم و بعد از رسیدن به فرودگاه بسیار زیبای مسقط در حین خروج پلیس امنیت از من پاسپورت خواست که بهمراه ویزا به ایشان دادم ولی متاسفانه احازه ورود بهم ندادند و چون زبان عربی بلد نبودیم حدود دو ساعت و نیم معطل گردیدیم تا در نهایت مترجمشان آمد و دست و پا شکسته گفت میگویند عکس پاسپورت شبیه شما نیست و ........ من هم ویزاهای قبلی که متعلق بود به انگلستان، یونان، ایتالیا و .... بود را نشان دادم و در نهایت خلاصه بخیر گذشت و رفتیم که مهر ورود بزنیم دوباره یک داستان دیگر آغاز گردید اینجا پلیس بلیط برگشت و رزرو هتل میخواست و دوباره روز از نو روزی از نو نمیدانم چقدر سر و کله زدم تا راضی شدند و مهر ورود را زدند و ما از فرودگا بیرون زدیم و رفتیم یک گوشه خلوت پیدا کنیم تا دوچرخه را سرهم بندی کنیم اما متاسفانه روز خوبی نبود و متوجه شدم بست کروپی دوچرخه را فراموش کرده ام بیاورم و پس از پرس و جو نتیجه ای نگرفتیم و نهایتا مجبور شدم با سفارت ایران تو مسقط تماس بگیرم تا راهنمایی کنند کجا میتوانم قطعه مورد نظر را خریداری کنم که پس تماس از طرف سفارت یک ماشین فرستادند و دوچرخه را بردیم دوچرخه سازی و مشکل را برطرف نمودیم و یک زنجیر نو هم انداختیم و برگشت فرودگاه پیش آقا هرمز و خلاصه دو شب در فرودگاه مسقط خوابیدیم و سپس حرکت نمودیم و تو مسیر دوچرخه هی زنجیر می انداخت و پس از تماس با تعمیرکار داشتیم میرفتیم که مشکل را بر طرف کنیم و تو خط مشخص رکاب میزدیم که یکدفعه یک ماشین مدل بالا پیچیده تو فرعی و من ترمز گرفتن ولی هر جوری بود دوچرخه را جمع و جور کردم ولی کوله دوچرخه خورد به گلگیر عقب و راننده پیاده شد و من گفتم هیچی دیگه مثل اینکه باید دوچرخه را بدم بجای خسارت و خودم هم چند ماه برایش کار کنم تا جبران خسارت کنم ولی وقتی دقت کردم دیدم ماشین خش هم برنداشته و پس از این خوش و بش به راهمان ادامه دادیم و رفتیم مشکل را بر طرف نمودیم و چند روزی در اطراف مسقط رکاب میزدیم و شب هام در کنار ساحل چادر میزدیم تا ببینیم چکار باید بکنیم و ما تو مسقط متوجه شدیم بخاطر تحریم کشور قطر از امارات هیچگونه هواپیما و یا کشتی برای رفتن به قطر نیست و پس از چند روز رایزنی با سفارت تصمیم گرفتیم با هواپیما به قطر برویم و پس از رکاب زدن قطر با هواپیما  برگردیم و عمان را رکاب بزنیم و سپس بسمت امارات برویم و از شارجه یا دوبی با کشتی به ایران برگردیم و سپس بسمتمنطقه ای بنام غلا رفتیم و از آرامگاه زنده یاد سلطان قابوس دوچرخه سواری را آغاز نمودیم که یک بار دنیا رو سر همه خراب شده و ویروس کرونا از چین به کشورهای دیگر وارد شد و مرزها بکباره بسته شد و تمام برنامه های ما را بهم ریخت برای همین شروع نمودیم شهرهای اطراف مسقط را رکاب زدن و رفتیم بسمت بندر زیبای مطرح  تا چند روزی را آنجا سپری کنیم و قبل از بندر مطرح دوچرخه زنجیر پاره کرد و داشتیم ور میرفتیم که زنجیر را درست کنیم که یک زوج دوچرخه سوار آلمانی آمدند و یک قفل زنجیر به ما دادند و رفتند و ما در نهایت شب را با فاصله در کنار اتوبان چادر زدیم و صبح داشتم زنجیر را درست میکردیم که پلیس آمد و گفت هر چه سریعتر مکان را ترک کنیم و ما هم گفتیم چس درست نمودن دوچرخه محل را ترک میکنیم و یک ساعتی حدودا طول کشید که پلیس بعدی آمد و تذکر داد و خلاصه با هزار دردسر دوچرخه را درست کردیم و حرکت نمودیم تا رسیدیم به بندر مطرح و چند روزی بود که حمام نتوانسته بودیم بکنم و بعدظهر رفتیم نانوایی  که مقداری نان تهیه کنیم  وقتی با صاحب مغازه صحبت کردیم و جویا شدیم کجا میتوانیم حمام برویم با مهربانی گفت آشپزخانه حمام دارد بروید آنجا و اول من رفتم و چون دوش نداشت به روش قدیمی با یک سطل آب و یک کاسه دوش گرفتم و لباس ها را شستم و بعد آقا هرمز هم رفت و چون هوا تاریک شده بود سفارش غذا یک پرس عدسی و سوپ سفارش دادیم و بعد از صرف شام هر کاری کردیم صاحب مغازه پول از ما نگرفت و بعد از سپاسگزاری رفتیم جایی را پیدا کنیم که چادر بزنیم که در کنار محوطه ای سبز پشت درختها داشتیم لباسها را می انداختیم تا بعدش چادر بزنیم که یک خانواده از خانه ای بیرون آمدند و ما به انگلیسی گفتیم مشکل ندارد ما این چادر برنیم که مرد یک نگاهی به وضع ما نمود و با مکث گفت نه و رفت داخل خانه ما داشتیم لوازم را باز میکردیم که مرد آمد و با مهربانی گفت بیایید داخل خانه و ما گفتیم ببخشید در ایران هم به خانه مردم نمی رویم و مرد دوباره رفت و چند دقیقه ای بعد برگشت و گفت بالای حانه ما خالی از اثاثیه است بیایید آنجا چادر بزنید و خلاصه رفتیم بالا که یک واحد کامل بود و ما آنجا چادر زدیم (اسم این آقا ساجید بود و اهل کشور هندوستان) آقا ساجید آمد پیش ما و گفت فردا صبحانه میهمان ما هستید و رفت و ما هم خوابیدم و صبح رفتیم تا صبحانه را در کنار هم صرف کنیم آقا ساجید و همسرشان بسیار مهربان بودند و یک دختر 14 یا 15 ساله هم داشتند که در هندوستان چندین جایزه در زمینه رقص داشتند، در فضای پر از مهر صبحانه را خوردیم و از آقا ساجید و خانواده مهربانشان سپاسگزاری کردیم و شماره تلفن های همدیگر را رد و بدل نمودیم و آقا ساجید گفت شب منتظرتان هستیم برگردید و ما رفتیم بندر مطرح و داشتیم میچرخیدیم که یک عمانی آمد و خوش آمدگویی نمود و جویا شد چیکار میخواهیم بکنیم که ما موضوع سفر را گفتیم و خیلی خوشحال شد و گفت من هم دوچرخه سوار هستم و در بندر صور یک گروه دارم و از شما دعوت میکنم که به صور بیایید و با هم رکاب بزنیم و ما هم گفتیم در ایران یک گروه بزرگ هستیم و از ایشان دعوت کردیم به ایران بیایند و پس از گفتگو به توافق رسیدیم که همکاری هایمان را گسترش دهیم و قرار شد ما برویم صور  و ما هم چند روزی را میهمان آقا ساجید و خانواده مهربانشان بودیم و تا دوباره بسمت مسقط حرکت کردیم تا موقعیت را بررسی کنیم و به قطر برویم و در هم حین رفتیم  از یک فروشگاه خرید کنیم که دیدیم همه دارند به زبان خودمان صحبت میکنند و ما هم کلی خوشحال شدیم که چند همزبان دیده ایم و سر صحبت باز شد و گپی زدیم و سپس خداحافظی کردیم و رفتیم کنار ساحل چادر زدیم و یکی دوباره دیگه روزهای بعد رفتیم و حسابی با برادران قائدیها رفیق شدیم و رفت و آمدن ما بیشتر شد و آقایان محمد، جهان، خسرو و همکارانشان خیلی به ما محبت کردند و بار دوم بود که رفتیم فروشگاه و از یک پیراهن برای نوه ام خوشم آمد، قیمتش 5 ریال عمان بود و وقتی برداشتم هر کاری کردم آقا جهان پولش را نگرفت و من سپاسگزاری کردم ولی از آن به بعد دیگر رویمان نشد از فروشگاهشان چیزی برداریم ام رفاقتمان را ادامه دادیم و یکروز ناهار هم ماهی پلو دعوت مان کردند و ما مدتی در اطراف مسقط گشتیم و روزی حداقل 30 تا 60 کیلومتر رکاب میزدیم تا برای رفتن به قطر ببینیم چیکار میشود کرد که در فروگاه با آقای بنام امیر آشنا شدیم که ....
      ادامه دارد.......Travel writing continues
      خانواده مهربان آقا ساجید اهل کشور هند
      سری اول عکسها جهت مشاهد سایز بزرگ روی عکس مورد نظر کلیک نمایید


      هیجدهمین تور ملی دوچرخه سواران اقوام ایرانی

      دوچرخه سواران اقوام ایرانی ضمن اعلام همدردی با هم میهنان زلزله زده آذربایجان شرقی مسیر تهران تا میانه را از تاریخ 1398/9/4 رکاب خواهند زد.

      مسیر: تهران - شهریار - ملارد - صفادشت - اشتهارد - فتح آباد -  بویین زهرا - سگزآباد - دانسفهان - خوزنین - شال - اسفرورین - تاکستان - ابهر - خرمدره - هیدج - صایین قلعه - زنجان - نیک پی - آچاچی - میانه

      سپس مسیر میانه تا ازنا را برای ادای احترام به دو قهرمان ورزشکار ملی آقایان مهرداد سلطانی جانباز 70 درصد و آقای وحید فلاح از دوچرخه سواران و کوهنوردان نامی ایران رکاب زده میشود و برای این دو بزرگوار آرزوی سلامتی روز افزون داریم.