گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

40 قهرمان و پهلوان تاریخی و اسطوره ای ایرانی

بزرگان تاریخی و اسطوره ای ایران

در این بخش از تاریخ و تمدن به معرفی 40 نفر از قهرمانان و پهلوانان ایرانی پرداخته می شود که برخی در تاریخ ایران و برخی دیگر در اساطیر ایرانی افتخارآفرین بودند.

1. کیومرث

سلسله: پیشداد

اقدامات برجسته: تاسیس سلسله پیشدادی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: کیومرث نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در هزاران سال پیش . نام وی در اوستا گیومرتا آمده است و ذکر شده است که زرتشتیان او را نخستین انسان می دانند. در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند و بدن خود را با پوست حیوانات می پوشاندند.

2. جمشید

سلسله: پیشدادی

اقدامات برجسته: بنیان نهادن نوروز

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: جمشید یکی از پادشاهان اسطوره‌ای ایرانی است که در اوستا نیز نام او آمده‌است. پسر تهمورث – چهارمین پادشاه پیشدادی که جشن نوروز را بنیان نهاد و رسوم و آیین هایی شادی برای ایرانیان بر جا گذاشت.

3. اسفندیار جهان پهلوان ایرانی

سلسله: در زمان کیانیان

اقدامات برجسته: جنگ با دشمنان ایران

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: اسفندیار در روایات ملی پسر کی گشتاسب پادشاه کیانی است. در اوستا نام وی بیش از دو بار نیامده است با این همه وی یکی از پهلوانان نامی و از جمله قهرمانان جنگ های مذهبی می باشد که برای انتشار دین بهی روی داده اند.

4. آرش

سلسله: در زمان پیشدادیان

اقدامات برجسته: جنگ با تورانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: ملقب به کمانگیر . پهلوان ایرانی در عهد منوچهر شاه که در تیر اندازی سر آمد زمان خود بوده است که در جنگ میان منوچهر و افراسیاب قرار بر پرتاب کردن تیری می گذارند تا مرز میان ایران و توران را تعیین کند.

تورانیان تا کوره های طبرستان پیشروی کرده بودند و سپاه ایران در برابر ایشان ناتوان مانده بود. آرش از طربستان تیری پرتاب کرد که در مرو فرود آمد (یعنی همان مرز اصلی ایران پیش از جنگ) و بعد از آن جانش را در راه ایران زمین فدا نمود.

5. رستم تهمتن

سلسله: در زمان کیانیان

اقدامات برجسته: جنگ با اهریمن و تورانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: رستم پهلوان بزرگ ایران. فرزند زال و رودابه . نواده سام و مهراب کابلی که در عهد کیقباد و کیکاوس و کیخسرو با تورانیان جنگید و از خود دلاوری ها و رشادت های شگفت انگیز بر جای گذاشت.

6. کیخسرو

سلسله: کیانیان

اقدامات برجسته: جنگ با تورانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: کیخسرو سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش که نه تنها پدر وی بود بلکه یکی از قهرمانان نامی ایران بود کشت. پدرش سیاوش و مادرش فرنگیس بود.

7. کاوه آهنگر

سلسله: در زمان ضحاک

اقدامات برجسته: جنگ با ضحاک و آزاد کردن ایرانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: در زمان پادشاهی ضحاک ستمگر، شیطان در قالب آشپزی به دربار وی رفت و غذاهای خوشمزه ای برای ضحاک پخت. و به عنوان پاداش خواست که بر شانه های ضحاک بوسه زند. در اثر این بوسه شیطانی دو مار سیاه بر شانه های ضحاک رویید و همان دم آشپز ناپدید شد. این بار شیطان به عنوان یک پزشک به دربار ضحاک آمده و تجویز کرد که باید هر روز به مارها مغز سر دو جوان خورانده شود. ضحاک نیز دستور داد هر روز دو تن از جوانان برومند سرزمین را کشته و مغز آنان را به مارها بدهند.

کاوه آهنگر نیز که مانند خیلی های دیگر از ظلم و ستم ضحاک به تنگ آمده بود، پیشبند چرمین آهنگری (درفش کاویانی) خود را بر سر نیزه زد و با یاری مردم ضحاک را شکست داده و فریدون را بر اورنگ پادشاهی نشاند. بعدها این پرچم که نشان سربلندی و پایداری ملت ایران بود به درفش ملی کاویانی تبدیل شد. (این پرچم در زمان حمله مسلمانان توسط عمر در آتش افکنده شد)

8. فریدون

سلسله: در زمان ضحاک

اقدامات برجسته: کشتن ضحاک تازی و آزادی ایرانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: فریدون پادشاه پیشدادی بود که با یاری کاوه آهنگر برضحاک ستمگر چیره شد. او پادشاه جهان گشت و آنگاه جهان را میان سه پسرش سلم؛ تور و ایرج بخشید. در شاهنامه از شاهان ستوده و نیک ایران است.

9. کوروش بزرگ

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: تاسیس امپراتوری ایران

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: کوروش بزرگ فرزند کمبوجیه و ماندانا اولین کسی بود که فلات ایران را برای نخستین بار در تاریخ زیر یک پرچم در آورد و پادشاهی ایران را تشکیل داد. امپراتوری او یعنی هخامنشیان به بزرگترین امپراتوری روی زمین تبدیل شد.

10. کمبوجیه

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: تصرف مصر، تاسیس نیروی دریایی ایران

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: فرزند کوروش بزرگ. او با اقتداری ستودنی و باور نکردنی در سال ۵۲۵ قبل از میلاد سرزمین های مصر را به دلیل عمل نکوهیده مصریان در برابر ایرانیان که تعدای از ایرانیان را در مصر کشتند و به تمسخر پرداختند فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد و نیروی دریایی ایران را برای نخستین بار تاسیس کرد.

11. داریوش بزرگ

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: تبدیل ایران به بزرگترین امپراتوری جهان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: داریوش بزرگترین پادشاه جهان….منش نیک و بزرگی او زبانزد همه مردم دنیاست. داریوش ایران را به اوج عظمتش در طول تاریخ رساند و در مدت بسیار کوتاهی توانست در حدود 20 جنگ بزرگ پیروز شود. در زمان او هخامنشیان به اوج قدرت رسیدند.

12. اسکیلاس

سلسله: در زمان هخامنشیان

اقدامات برجسته: کاشف و طراح قنات

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: اسکیلاس دوره هخامنشی (زمان حکومت داریوش از سال ۴۸۶ تا ۵۲۱ پیش از میلاد) دریانورد و مکتشف و مهندس سازنده قنات بود و خدمات بسیار زیادی برای امپراتوری ایران انجام داد.

13. ژوپیر(ژوپیروس)

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: تصرف بابل

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: ژوپیر(هرمزد فارسی) فرمانده گارد جاویدان سردار شجاع سپاه داریوش بزرگ بود که نقش بزرگی را در فتح بابل بدست داریوش ایفا کرد. توانست بابل به امپراتوری ایران بازگرداند.

14. آرتاخه

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: مهندس و سازنده کانال آتوس

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آرتاخه در دوره هخامنشی (زمان خشایار شاه) مهندس و سازنده کانال آتوس بود و خدمات زیادی برای شاه بزرگ انجام داد.

15. استانس

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: کاشف و شیمیدان بزرگ

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: شیمیدان و استاد دموکریتوس در دوران هخامنشیان بود که خدمات فراوانی را عرضه کرد.

16. آرتمیس

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: جنگ با یونان و تصرف آتن

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آرتمیس نخستین زن دریانورد ایرانی است که در حدود۲۴۸۰ سال پیش، فرمان دریاسالاری خویش را از سوی خشایارشاه هخامنشی دریافت کرد و اولین بانویی می باشد که در تاریخ دریانوردی جهان در جایگاه فرماندهی دریایی قرار گرفته است. در سال ۴۸۴ پیش از میلاد، هنگامی که فرمان بسیج دریایی برای شرکت در جنگ با یونان از سوی خشایارشاه صادر شد، آرتمیس یکی از فرمانروایان سرزمین کاریه (یکی از بخشهای سوریه کنونی) با 5 فروند کشتی جنگی که خود فرماندهی آنها را در دست داشت، به نیروی دریایی ایران پیوست. در این جنگ که ایرانیان موفق به تصرف آتن شدند، نیروی زمینی ایران را ۸۰ هزار پیاده و 80 هزار سوار تشکیل میداد و نیروی دریایی ایران شامل۱۲۰۰ کشتی جنگی و 3 هزار کشتی حمل ونقل بود. آرتمیس در سال۴۸۰ پیش از میلاد در جنگ سالامیس که بین نیروی دریایی ایران و یونان درگرفت، شرکت داشت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد و با ستایش دوست و دشمن روبرو شد.

17. آریه

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: جنگ با اردشیر دوم

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آریه سردار معروف و بزرگ ایرانی که به حمایت از پادشاهی کورش کوچک(برادر اردشیر دوم) برخواست و در جنگ کوناکسا شهامت های بسیاری از خود نشان داد تا سپاه کوروش کوچک پیروز شود ولی خود کوروش کوچک در جنگ کشته شد.

18. آریوبرزن یا آریابرزن

سلسله: هخامنشیان

اقدامات برجسته: جنگ با اسکندر

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آریوبرزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران است که در برابر یورش اسکندر مقدونی به ایران زمین، دلیرانه از سرزمین خود پاسداری کرد و در این راه جان باخت و حماسه (دربندپارس) را از خود در تاریخ به یادگار گذاشت.در جنگ دربندپارس، آخرین پاسداران ایران، با شماری اندک، به فرماندهی آریابرزن، در برابر سپاهیان پرشمار اسکندر دلاورانه دفاع کردند و سپاهیان مقدونی را ناچار به پس نشینی نمودند و در اثر خیانت یکی از اسیران جنگی، اسکندر توانست به پشت سپاه آریوبرزن برسد و آریوبرزن و افراد سپاهش همگی در راه دفاع از میهن جان باختند.

19. اشک

سلسله: اشکانیان

اقدامات برجسته: تاسیس سلسله اشکانی و شکست دادن یونانیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: اشک نخستین شاه ایرانی پس از سقوط سلسله با شکوه هخامنشیان، بود که موسس سلسله اشکانیان است که نوادگان او نهایتا همه یونانیان را تار و مار کرده و آنان را نابود ساختند.

20. سورنا

سلسله: اشکانیان

اقدامات برجسته: جنگ با امپراتوری روم

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: سورنا یکی از سرداران بزرگ و نامدار تاریخ است که سپاه ایران را در نخستین جنگ ایران با رومیان را فرماندهی کرد و رومی ها را که تا آن زمان قسمتی از ارمنستان و آذرآبادگان را تصرف نموده بودند، را در جنک کاره به سختی شکست داد به طوری که لژیون های قدرتمند رومی که در آن زمان بزرگترین و زبده ترین ارتش جهان باستان به شمار می رفتند، به طور کامال شکست خوردند و بیش از 20 هزار تن کشته دادند.

21. مهرداد بزرگ

سلسله: اشکانیان

اقدامات برجسته: جنگ با سلوکیان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: مهرداد اول اشک ششم که حکومت کوچک پارتیان را به یک امپراتوری تبدیل کرد. و ایران را از گسستگی و لگام گسیختگی دوران تحت اشغال یونانیان سلوکی رهایی بخشید . وی در سال ۱۶۰ تا ۱۴۰ قبل از میلاد با نبردهای وطن پرستانه ایالتهای ماد – پارس – خراسان – بابل – آشور – هرات و سیستان و . . . را جزو ایران بزرگ نمود . وی پادشاه سلوکیان را اسیر نمود و با وی با انسانیت رفتار کرد و به او در گرگان مستقر ساخت و برای حسن نیت به آنان با دختر وی ازدواج نمود . او را از بزرگ ترین اشخاص موثر در تاریخ ایران نامیده اند . که به راستی اگر ظهور نمی کرد امروز مشخص نبود ما در کجای تاریخ جای داشتیم. برخی مورخان مهرداد یکم را موسس واقعی سلسله اشکانیان می نامند.

22. اردشیر بابکان

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: تاسیس سلسله ساسانی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: اردشیر بابکان موسس امپراتوری بزرگ ساسانی، یکی از بزرگترین پادشاهان ایران است که توانست قدرت امپراتوری ایران را بار دیگر پس از ضعف اشکانیان به اوج خود برساند و سپس دستور داد تا کتاب اوستا بار دیگر جمع آوری شده و از نو زنده شود.

23. شاپور دوم

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: شکست دادن اعراب و روم

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: شاپور دوم یکی از بزرگترین پادشاهان ایران است. شاپور دوم پیش از به دنیا آمدن پادشاه بوده است که این موضوع او در کل تاریخ ایران بی نظیر ساخته است. شکست دادن اعراب توسط شاپور دوم یکی از بر جسته ترین اقدامات اوست. که در آن زمان به دلیل ضعف ایران، اعراب جنوب غربی ایران را به خاک و خون کشیده بودند و شاپور در جنگی بزرگ سپاه اعراب را به طور کلی در هم شکست و طوری که حتی یک تن از آنان جان سالم به در نبرد.

24. بهرام گور

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: شکست دادن ترکان و روم

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: بهرام پنجم ملقب به بهرام گور. یکی از بزرگترین پادشاهان ایران زمین که در زمان او مردم ایران بسیار زندگی راحت و شادی را گذراندند. بهرام یکی از شاهان بزرگ ساسانی است که خود پهلوانی بزرگ بوده است. از دیگر اقدامات او شکست دادن ترکان و رومیان است.

25. انوشیروان(خسرو دوم)

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: شکست دادن روم و ترکان، اوج قدرت ایران ساسانی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: انوشیروان دادگر ، بیست و یکمین پادشاه ساسانی ملقب به دادگر که به خوبی و نیکی مشهور بود….از او بسیار یاد شده است. او سلسلۀ ساسانی را به اوج قدرتش رسانید. او بزرگترین شاه ساسانی است که در زمان او امپراتوری ساسانی یکی از بزرگترین امپراتوری های روی زمین به شمار می رفت.

یکی

26. بزرگمهر

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: دانشمند دوره خسرو دوم

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: بزرگمهر معروف ترین و اندیشمند ترین وزیر دربار انوشیروان دادگر که گفتگوی های خرد ورزانه او در تاریخ ایران ثبت گشته است.

27. آذرپادمهراسپندان

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: نویسندگی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آذرپادمهراسپندان موبدان موبد و دانشمند بزرگ زمان ساسانی که در تدوین و جمع اوری نسک مختلف اوستا کوشش بسیار کرد و امروز از او پندنامه و اندرزنامه های اخلاقی بزرگی بجای مانده است.

28. یزدگرد سوم

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: یزدگرد سوم نوه خسرو پرویز در شاهنامه چهره ای نیمه مقدس دارد. در زمان او امپراتوری ایران سقوط کرد و مدنیت بزرگ ایرانی از بین رفت هر چند که یزدگرد تا حدود چندین سال از این شهر به آن شهر برای جمع آوری سپاه با اعراب بود و تا آخرین نفس برای ایران جنگید و این تلاش وی بسیار ستودنی است.

28. رستم فرخزاد

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: رستم فرخزاد سردار بزرگ ایران که در جنگ با اعراب کشته شد . او سپهسالار بزرگ ارتش ایران در زمان شاهنشاهی یزدگرد سوم بود که حماسه ای در جنگ قادسیه بوجود آورد که تاریخ نیاکانمان را زیبا تر از همیشه ساخت در نهایت در راه دفاع از ایران، در جنگ با سپاه اسلام کشته شد.

29. مهران رازی

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: مهران یکی دیگر از سرداران بزرگ ایران . وی از سپهسالاران ارتش ایران ( یزدگرد ساسانی ) بود و با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید. او در جنگ های زیادی با اعراب از جمله قادسیه و جلولا حضور داشت. او در جنگ جلولا کشته شد.

30. بهمن جادویه

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: بهمن مردانشاه نیز خوانده می شد. او یکی از سرداران ایران در زمان جنگ با اعراب در زمان یزدگرد سوم بود که در جنگ پل اعراب را شکست داد ولی سرانجام در جنگ قادسیه کشته شد.

31. پیروز

سلسله: ساسانی

اقدامات برجسته: به قتل رساندن عمر خلیفه مسلمانان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: ملقب به پیروز نهاوندی، یکی از سپهبد های ساسانی و کشنده عمر. او در جنگ های زیادی بر علیه اعراب در ارتش ایران حضور داشت.

32. آذرفرنبغ فرخزادان

سلسله: عباسیان

اقدامات برجسته: نویسندگی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: آذرفرنبغ فرخزادان هیربد زرتشتی و دانشمند و حکیم بزرگی که گرد آورنده و نویسنده کتاب بزرگ دینکرد در زمان مامون عباسی بوده این کتاب مشتمل بر بسیاری از دانش نامه های مزدیسنا است که می رفت پس از حمله تازیان به فراموشی سپرده شود و با تلاش های او از بین رفتن این دانش نامه های ارزشمند جلوگیری شد.

33. سندباد

سلسله: در زمان سلسله عباسیان

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: اسپهبد پیروز معروف به سندباد یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکوت های غارتگر اعراب در ایران که به جان و مال و ناموس ایرانیان تجاوز می کردند . او اهل نیشابور بود و پس از اینکه منصور خلیفه عباسی – ابومسلم خراسانی را کشت وی در نیشابور به خونخواهی از ابومسلم که فردی ایرانی و وطن پرست بود برخواست و قیام کرد که در نهایت با شصت هزار نفر از یارانش توسط اعراب بیابانگرد کشته شد و جان خود را در راه میهن از دست داد.

34. استاذسیس

سلسله: در زمان سلسله عباسیان

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: سردار دلیر ایران که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه عباسی قیام کرد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد و یکی از سمبل های عرب ستیزی را در ایران به جای گذاشت و درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان برای جوانان به جای گذاشت.

35. بابک خرمدین

سلسله: در زمان سلسله عباسیان

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: سردار دلیر و پیشوای نهضت خرمدینیان یا سرخپوشان که بر ضد حکومت عرب قیام کرد و ۲۲ سال دست یورش گران عرب را از کشور ما کوتاه کرد و مبدل به سمبلی از مقاومت ایرانیان در برابر حمله بیگانگان به کشور شد . وی در تاریخ ۲ صغر سال ۲۲۳ هجری قمری در سامرا به دستور خلیفه تازی به صورت غیر انسانی تکه تکه شد . پس از وی خانواده و همسرش نیز کشته شدند و نام ایزان و ایرانی را در آن زمان زنده کرد.

36. حلاج حسن ابن منصور حلاج

سلسله: در زمان سلسله عباسی

اقدامات برجسته: مخالفت با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: از عرفای مشهور ایرانی – اسلامی قرن سوم هجری که با گفتن عقاید مخالف خود علیه اعراب افراطی به شهرت رسید . او را صاحب کشف و کرامت دانسته اند و چون در زمان المقتدر خلیفه عباسی خلاف موازین و عقاید اسلامیان افراطی آن زمان سخن گفته بود به اصرار فقهای بغداد او را دستگیر و مدت هشت سال در زندان سر کرد و سپس وی را از زندان در آوردند و بعد از زدن هزار ضربه شلاق به وی هر دو دست وی را قطع کردند و سپس هر دو پای وی را بریدند و بعد جسدش را سوزاند و این وحشیگریهای اعراب بارها در تاریخ ما به ثبت رسیده است.

37. مازیار

سلسله: در زمان عباسیان

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: مازیار یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران . وی در طبرستان بنایی بزرگ ساخت و در جهت بازگرداندن بزرگی ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد . وی در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و در صدد بر آمد همگام با بابک خرمدین هویت ملی ایرانی را زنده کنند که در نهایت با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد . او نیز یکی دیگر از تندیس های ملی گرایی ایرانیان در برابر تهاجم دیگر کشورها است.

38. مردآویج

سلسله: آل زیار

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: مردآویج سردار بزرگ ایرانی که او نیز در جهت متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد . وی فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود طبرستان را برای اسفار فتح کرد . پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و لشگر المقتدر خلیفه جنایتکار عباسی را شکست داد . وی در کمال تاسف در سال ۳۲۳ در حالی که قصد براندازی حکومت خلفا و زنده کردن دوبارۀ امپراتوری ساسانی را داشت، در حمام اصفهان به دست غلامان ترک کشته شد.

39. رادمان پور ماهک

سلسله: صفاریان

اقدامات برجسته: جنگ با اعراب مسلمان و حمایت از زبان پارسی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: ملقب به یعقوب لیث صفاری. او در سیستان بر ضد اعراب قیام کرد و یکی از ایرانیان میهن پرست بود که بسیارجوانمرد بود.

40. حکیم ابوالقاسم فردوسی

سلسله: در زمان سلسله غزنویان

اقدامات برجسته: شاهنامه، زنده نگاه داشتن زبان پارسی

کیش: مزدیسنا

توضیح کوتاه: فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی در سال ۳۲۹ یا ۳۳۰ هجری قمری در قریه فاز یا پاز طابران طوس به دنیا آمد. او از دهگانان طوس و از خاندان های اصیل آنجا بود. در آن روزگار‚ دهگانان تلاش می کردند در برابر ارزشهای جدیدی که دین اسلام مطرح می کرد‚ سنت ها و آداب اجدادی خود را حفظ کنند و شاید اعظم انگیزه فردوسی برای نظم شاهنامه از همین تمایل درونی و نژادی سرچشمه می گرفت.

سی زندگی آسوده و مرفهی داشت‚ اما به مرور زمان سرمایه خویش را صرف تنصیف شاهنامه کرد. کاخ رفیع و ارجمند ادب پارسی بر ستون هایی سترگ که از دیرباز مایه افتخار ایران و ایرانی بوده و هستند‚ بنا شده است. شعر پارسی با تلاش و کوششی که شکوه این زبان را از فرش به عرش رسانده اند‚ از چنان عظمتی برخوردار است که جهان با همه گستردگی ادبیات و هنر خود‚ در برابر ارجمندی بلامنازع شعر پارسی سر تعظیم فرود می آورد….. فردوسی زنده کننده زبان پارسی بود، و زبان پارسی امروز ما مدیون و مرهون اوست.

اسطوره های ایران زمین

جاودانه ترین اسطوره های ایران باستان را بشناسید

در سرزمین کهن ایران پادشاهان و دلاوران زیادی زیسته اند که همواره نامشان به نیکی یاد شده و نام ایران را برای همیشه در ذهن تاریخ جاودانه کردند.

در این بخش از فرهنگ و هنر نمناک نام چند پادشاه و دلاورانی که برای ایران افتخار آفرین بودند و در میان مردم به دلیل اقدامات خاص و رفتار نیکو محبوبیت بسیار خاصی داشته اند، را آورده ایم.

پادشاهان و دلاوران ایران زمین

برای آشنایی با جاودانه ترین اسطوره های ایران تا پایان این مطلب همراه ما باشید.

ابولولو :

پیروز نهاوندی یا فیروز که با لقب ابولؤلؤ نیز شناخته می شود زیرا او دختری به نام مروارید داشته و مروارید در زبان عربی به معنای لؤلؤ است پس به او را ابو لؤلؤ یا پدر مروارید می گفتند. او یکی از نجاران خبره شهر نهاوند بود که با تعداد بیشماری از ایرانیان پس از یورش تازیان به ایران به سرکردگی عمربن خطاب به غلامی اعراب در آمدند . فیروز غلام مغیره بن شعبه شد و با زیرکی و برای انتقام خون ایرانیان عمر بن خطاب را به قتل رساند و این جنایتکار تازی را از صحنه روزگار محو کرد.

ابومسلم خراسانی :

عبدالرحمن بن مسلم خراسانی ابومسلم خراسانی فرمانده نظامی ایرانی و رهبر جنبش سیاه جامگان بود که توانست با براندازی حکومت بنی امیه، در پایه گذاری حکومت بنی عباس نقش شایانی داشت. او در سال 129 هجری در مرو و بر ضد مروان بن حمار خلیفه اموی قیام نمود و نهضتی ایرانی و بدور از فرهنگ تازیان در ایران بر پانمود.

عمر خیام :

حکیم عمر خیام نیشابوری با نام غیاث الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری در 28 اردیبهشت سال 427 در نیشابور متولد شد که همه چیزدان، فیلسوف، ریاضیدان، ستاره شناس و رباعی سرای ایرانی در دوره ی سلجوقی بود و تاثیری ژرف در جهان از خود برجای گذاشت. او در زمان جلال الدین ملکشاه سلجوقی از قوانین اعراب به تنگ آمده و رباعیات بسیاری در شکایت از آنان سروده است.

خیام در زمان خود دارای مقام و شهرت بسیار بود و معاصران او همه وی را به لقب های بزرگی مانند امام، فیلسوف و حجة الحق ستوده اند. او از بزرگترین دانشمندان عصر خود به حساب می آمد و دارای هوشی فوق العاده بوده و حافظه ای نیرومند و قوی داشت. تندیس این بزرگ مرد در دانشگاه فلورنس ایتالیا نصب است و فلسفه و خصوصیات او تدریس می شود.

فردوسی :

ابوالقاسم حسن پور علی طوسی معروف به فردوسی در سال 319 در روستای باژ از توابع طبران طوس به دنیا آمد. فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای ایران زمین است که شاهنامه را سرود که بخشی از هویت فرهنگی ادبیات ایران را تشکیل می دهد و سند افتخار ایران باستان است. او ایران را پس از 200 سال از دست زبان اعراب نجات داد و دوباره زبان پارسی را به کشور هدیه کرد.

فردوسی 35 سال از عمر خود صرف جمع آوری تاریخ ایران به صورت نظم و شعر کرد اما سلطان محمود غزنوی رنج او را ضایع کرد و او را آزرده و رنجیده خاطر نمود. او در سال 411 هجری در طوس درگذشت اما به دلیل سروده های جنجالی او علیه اعراب مسلمانان بر جسدش نماز نخواندندو او را در گورستان مسلمان خاک نکردند.

کاوه آهنگر :

کاوه یکی از قهرمانان اساطیری ایران و اهل اصفهان بود که علیه ضحاک قیام کرد.ضَحاک از پادشاهان ایرانی است که با بوسهٔ ابلیس، بر دوش او دو مار می روید. ضحاک آن ها را نشانهٔ ساحری خود دانسته و مردم را به هراس می اندازد. چنانچه تمام شما کاربران نمناک میدانید کاوه با یاری مردم چرم پاره خود را بر سر نیزه زد و ضحاک تازی را از تخت پادشاهی ایران به زیر افکند و فریدون را به سمت پادشاه ایران نشاند .بعدها چرم وی به درفش ملی کاویانی مبدل گشت. به روایت فردوسی از کاوه دو پسر باز می ماند:یکی قارن و دیگری قباد. قارن سپهسالار منوچهر و نوذر بود و از پهلوانان بزرگ شمرده می شد.

کمبوجیه :

کمبوجیه دوم یا کامبوزیا یا کامبیز ، دومین شاه دودمان هخامنشی و آغازکنندهٔ دودمان بیست و هفتم مصر و فرزند ارشد کوروش بزرگ و کاساندان است. او در سال 525 قبل از میلاد سرزمین های مصر را به دلیل کشتن ایرانیان و تمسخر آنها فتح کرد و کل مصر به زیر چتر پادشاهی ایران در آورد . او پیرو مزدیسنا زرتشت بود و همواره دین بهی را دنبال میکرد . او در راه بازگشت خبر دار شد که فردی به نام بردیه یا گئومات به نام برادر او پادشاهی ایران را از آن خود کرده و دست به جنایات و کشتار مردم ایران زده که در نهایت از اندوه این کار نکوهیده او جان داد.

کورش هخامنشی :

کوروش هخامنشی یا کوروش دوم نخستین شاه و بنیان گذار دودمان شاهنشاهی هخامنشی است. کوروش هخامنشی به خاطر بخشندگی، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه گذاری نخستین امپراتوری چند ملیتی و بزرگ جهان، آزاد کردن برده ها و بندیان، احترام به دین ها و کیش های گوناگون، گسترش تمدن و ... نامش همیشه جاودانه است.

او پادشاه ماد و پادشاه لیدی را مغلوب ساخت و بابل را که فتح کرد و پس از ورود به بابل به احترام به خدای مردوک آنان تاجگذاری نمود تا حسن نیت خویش را به ملت مغلوب به اثبات برساند. ایرانیان کوروش هخامنشی را پدر و یونانیان، که وی سرزمین های ایشان را تسخیر کرده بود، او را سرور و قانونگذار می نامیدند.

کوروش پس از آن بنای بزرگترین شاهنشاهی جهان در سال 528 قبل از میلاد در جنگ با سکاهای خونریز کشته شد .کورش هخامنشی در ایران اولین سیستم استخدام دولتی به صورت لشگری و کشوری به مدت 40 سال خدمت و سپس بازنشستگی و گرفتن مستمری دائم را پایه گذاری کرد.

از کوروش هخامنشی تنها سند نسبتاً مفصلی که برجای مانده، استوانه ای به طول 22٫5 سانتی متر و عرض 11 سانتی متر از جنس خاک رس با نوشته ای 45 سطری به زبان بابلی است، سازمان ملل متحد استوانهٔ کوروشهخامنشی را به همهٔ زبان های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در فضای بین تالار اصلی شورای امنیت و تالار قیومت در شهرنیویورک قرار داده شد.

آذرباد :

در زمان اردشیر بابکان موبد و دانشمندی به نام آذر باد می زیست که برای جلب اعتماد مردم حاضر شد که 9 من روی گداخته، بر سینهٔ وی ریزند. چنین کردند و بدو رنجی نرسید.

آذربرزین:

آذربرزین یکی از پهلوانان ایرانی و پسر فرامرز بود که با بهمن پسر اسفندیار جنگید.

آذربرزین پسر فرامرز، یکی از یلان نامدار منظومه های حماسی پس از شاهنامه است. برای نخستین بار در بهمن نامه است که آذربرزین بدون هیچ مقدمه ای وارد داستان می شود و پس از کین خواهی از بهمن، دیگر سخنی از او به میان نمی آید. در منظومه های دیگری مانند فرامرزنامه بزرگ و شهریارنامه، روایت هایی درباره چگونگی آشنایی فرامرز با مادر آذربرزین آمده و در منظومه اخیر، حتی آینده آذربرزین نیز پیش بینی شده است.

در برخی طومارهای نقالی و برخی روایات شفاهی شاهنامه روایات متعددی از سرگذشت آذربرزین نیز هست که اگرچه در ساختار داستان با روایت بهمن نامه برابری دارند، اما افزوده های دیگری نیز در این دسته روایات دیده می شود که اگر ریشه در روایات کهن نداشته باشند، بیانگر شهرت داستان های فرامرز و به تبع او فرزندش آذربرزین، در میان توده مردم بوده است.

در این مقاله به بررسی مجموعه روایاتی که در ادب پهلوانی، درباره آذربرزین از آغاز تولد تا پایان زندگیش آمده می پردازیم؛ سپس نشان می دهیم که مهمترین خویشکاری آذربرزین در ادب پهلوانی ایران، نبرد با بهمن پادشاه کیانی است و پس از ادای این وظیفه، این پهلوان از صحنه داستان های ملی خارج می شود و به تبع آن، سیر روایات پهلوانی نیز به پایان می رسد.

آذر کیوان :

آذر کیوان در قرن یازده هجری در سرزمین فارس می زیست و حکیمی و عالمی ایرانی بود.

یکى از روحانیان بزرگ زرتشتى (قر. 11 ه.) از مردم شیراز یا حوالى آن (ف.پتنه 1027 ه.ق.). وى با گروهى از مریدان خود به هندوستان شتافت. آذر کیوان مؤسس فرقه‏ایست مذهبى که ترکیبى است از ادیان زرتشتى، اسلام، برهمنى و مسیحى. وى را «ذوالعلوم» لقب داده‏اند و منظومه‏اى به نام «جام کیخسرو» در شرح مشاهدات وى، بدو منسوب است. (1027 -942 ق)، مؤسس فرقه‏ى آذر کیوان. در فارس زاده شد. نسبش به بهمن پسر اسفندیار مى‏رسد. از شخصیت‏هاى بسیار مشکوک تاریخ است. گویند در کودکى اهل ریاضت بود. در اواخر عمر به هند رفت و در شهر پتنه اقامت گزید و نحله‏اى تازه به نام خود پدید آورد که ترکیبى از مذاهب زرتشتى، اسلام، به ویژه تشیع، برهمنى و مسیحیت بود. عده‏اى بدو گرویدند این فرقه معتقد بود که حقیقت همه‏ى ادیان یکى است، به شرایع عمل نمى‏کردند. طرفداران آذر کیوان به فلسفه‏ى اشراق توجه خاصى نشان مى‏دادند تا آنجا که برخى آثار شیخ شهاب‏الدین سهروردى را به فارسى ترجمه کردند. مریدانش به آذر کیوان کراماتى نسبت داده‏اند. از جمله آثار وى: «مکاشفات»؛ «جام کیخسرو»؛ «آیینه‏ى اسکندر»؛ «تخت طاقدیس»؛ «پرتو فرهنگ». دکتر زرین‏کوب از اصل وجود چنین مردى را منکر است و مى‏گوید: «اما آنچه از احوال او و از تحصیلات و مسافرتهایش نقل کرده‏اند موجب حصول اطمینان به تاریخى بودن شخص او به نظر نمى‏آید...». از آثار منسوب به فرقه‏ى آذر کیوان «دساتیر» و «دبستان المذاهب» است که بنا به راى اکثر صاحبنظران از مجعولات و اغراقات خالى نیست.

آرش کمانگیر :

در عهد منوچهر شاه پهلوانی به نام آرش کمانگیر می زیست که در تیراندازی بسیار ماهر بود. در زمان پادشاهی منوچهر پیشدادی، در جنگی با توران، افراسیاب سپاهیان ایران را در مازندران محاصره می کند. سرانجام منوچهر پیشنهاد صلح می دهد و تورانیان پیشنهاد آشتی را می پذیرند و قرار بر این می گذارند که کمانداری ایرانی برفراز البرزکوه تیری بیاندازد که تیر به هر کجا نشست آنجا مرز ایران و توران باشد. آنها برای تعیین مرز میان ایران و توران آرش را انتخاب می کنند، آرش با تیر و کمانی که اسفندارمذ به او داده و گفته بود که این تیر خیلی دور می رود ولی هر کسی که از آن استفاده کند، خواهد مرد، به فراز دماوند می رود و تیر را پرتاب می کند. تیر از صبح تا غروب حرکت کرده و در کنار رود جیحون یا آمودریا فرود می آید و آنجا مرز ایران و توران می شود و پس از این تیراندازی آرش از خستگی می میرد و جانش را در راه ایران زمین فدا می کند.

آریه :

آریه، سردار مشهور و بزرگ ایرانی بود که از پادشاهی کورش صغیر حمایت نمود.

آیین گشسب :

نام سپهبدی که هرمز چهارم او را به جنگ بهرام چوبینه فرستاد و او به دست مردی زندانی کشته شد.

بوذرجمهر:

انوشیروان عادل وزیری به نام بوذرجمهر داشت که در سیاست و عقل لنگه نداشت به طوری که گفتگوی های خرد ورزانه او در تاریخ ایران ثبت گشته است.

بُزرگمهر بُخْتَگان (سده ۶ میلادی) که با عنوان بزرگمهر حکیم از او یاد می‌شود، فرزند سوخرا و وزیر خسرو انوشیروان پادشاه ساسانی بود. او رئیس مشاوران ویژهٔ دربار و پاسبان شخصی شاه و رئیس دربار بوده‌است. منابع فارسی و عربی او را دارای خِرَد استثنایی و اندرزهای حکیمانه توصیف کرده‌اند. گزارش‌های نیمه‌افسانه‌ای از جایگاه او در شاهنامه و در اندازه‌ای کمتر در غرر ثعالبی و مروج‌الذهب مسعودی آمده‌است. از سوی خاورشناسان، بزرگمهر شخصیتی افسانه‌ای پنداشته می‌شود که به دلیل ناهمگونی نظرات دربارهٔ بزرگمهر در منابع اسلامی و ذکر نشدن نام وی در آثار پیش از اسلام است. برخی از پژوهشگران بزرگمهر را با برزویهٔ طبیب یکی دانسته‌اند که این نظر از سوی دیگر پژوهشگران رد شده‌است. برخی او را با «بُرْزْمِهر» یکی می‌دانند.

طبق گفته فردوسی و ثعالبی، بزرگمهر هنگامی که در مرو به تحصیل می‌پرداخت، به دربار انوشیروان فراخوانده شد. انوشیروان از او خواست تا خواب او را تعبیر کند؛ و بزرگمهر نیز به درستی این کار را انجام داد. همین امر سبب شد تا بزرگمهر به عنوان مشاور و وزیر شاه انتخاب شود. گشودن راز شطرنج، مهم‌ترین کار بزرگمهر وزیر بود. منابع دوران اسلامی، بزرگمهر را وزیر، دانشمند، قهرمان میهنی، دانای اسرار کشف نشده و آگاه از دانش‌های پزشکی و ستاره‌شناسی توصیف می‌کنند که این امر سبب شرمساری حکومت‌های هند و روم در برابر ایران بوده‌است. برترین آموزه‌های اخلاقی در آثار نویسندگان ایران به روایت‌های گونه‌گون به بزرگمهر نسبت داده شده‌است. خلفای عباسی برای موازنه میان اقوام قلمرو خلافت، همواره شیوهٔ ساسانیان را پیش چشم داشتند و روش انوشیروان و وزیر او، بزرگمهر را پی می‌گرفتند. بسیاری از نویسندگان عرب، پندهایی مشابه بزرگمهر را در آثار خویش آورده‌اند. از دیگر ابعاد شخصیتی بزرگمهر، مهارت پیشگویی و دانایی به رازهای نهان است. ایادگار وزرگمهر بختگان یا پندنامهٔ بزرگمهر بختگان، رسالهٔ مادیگان شترنگ یا وزارشن چترنگ از آثار بزرگمهر هستند. آثار دیگری مانند ظفرنامه، «باب برزویهٔ طبیب» در دیباچهٔ کلیله و دمنه و چندین اثر دیگر را نیز بدو منسوب می‌کنند.

در آثار گروهی از نویسندگان، بزرگمهر روزگار تیره‌ای را در پایان زندگانی داشته‌است. در این کتاب‌ها علت این امر، بدگمانی خسرو انوشیروان به او دانسته شده که به داستان‌های گوناگون آمده‌است. اما هنگامی که امپراتور روم شرقی، حکیمان ایران را به گشودن راز دُرج جواهر فراخواند، بار دیگر بزرگمهر آن راز را گشود و بدین‌ترتیب مورد بخشش پادشاه و توجه دوبارهٔ او قرار گرفت. خواجه نظام‌الملک در سیاست‌نامه زندگانی بزرگمهر را تا پس از سقوط ساسانیان، و غزالی در نصیحةالملوک داستان گسیل فرستاده از سوی بزرگمهر به نزد عمر برای آگاهی از شخصیت و منش او را روایت کرده‌است. دربارهٔ درگذشت بزرگمهر در منابع فارسی و عربی دورهٔ اسلامی، نظرات گوناگونی نقل شده‌است.

پیروزان :

فیروزان؛ واپسین سردار برجسته ساسانی در مقابله با اعراب چه کرد؟

پیروزان یکی از سرداران ایرانی در زمان یزدگرد سوم بود که با اعراب جنگید و رشادتهای بی شماری از خود بر جای گذاشت.

این نبرد، آخرین مقاومت منظم سپاه ساسانی در برابر فاتحان مسلمان است که به پیروزی اعراب و فروپاشی دولت ساسانی انجامید و راه فتح مناطق مرکزی و شرقی ایران را برای اعراب هموار کرد. پادشاه ساسانی که پیش از این در قادسیه و جلولاء شکستهای سختی را متحمل شده و پس از سقوط پایتختش، تیسفون ( مدائن)، به داخل ایران عقب نشسته بود، سرداران و اسپهبدان ولایات دور و نزدیک مملکتش را به مقابله با پیشروی اعراب فراخواند. بنابر قول مشهور، آنان نیز بر یاری یزدگرد و مقاومت در برابر اعراب یک دل شدند. [۱][۲]

نهاوند در چهارده فرسخی همدان قرار داشت و بین آن‌ها سه روز راه فاصله بود. [۳] سپاه انبوهی – که تعداد آن را بین شصت هزار تا یکصدوپنجاه هزار تن ذکر کرده‌اند – از سراسر ایران در نهاوند گرد آمد.[۴] یزدگرد سوم، پادشاه ایران ، فرماندهی این سپاه را به مردانشاه پسر هرمزد، معروف به ذوالحاجب ، سپرد. [۵][۶] برخی نام این فرمانده ایرانی را فیروزان دانسته‌اند،[۷] که البته خالی از اشتباه نیست. [۸]

← رأی علی‌بن ابی‌طالب

عماربن یاسر ، حاکم کوفه ، خبر تجمع سپاه ایران را به مدینه رساند و خلیفۀ دوم، عمر، با صحاب پیامبراکرم دربارۀ چگونگی مقابله با این سپاه انبوه رایزنی کرد. عمر خود متمایل بود که به جنگ برود و فرماندهی را برعهده گیرد. برخی نیز بر آن بودند که از مناطق شام و یمن سپاهیان را به نهاوند گسیل کنند، اما در این میان رأی علی‌بن ابی‌طالب - علیه‌السلام- به نظر عمر پسندیده‌تر آمد که معتقد بود رفتن خلیفه به جبهۀ جنگ به صلاح مسلمانان نیست و انتقال سپاهیان شام و یمن به جبهۀ ایران نیز درست نمی‌باشد، زیرا خالی شدن نواحی مرزی از سپاه، طمع روم و دیگر دشمنان همجوار مسلمانان را برمی‌انگیزد، بلکه درست آن است که از خود عراق سپاه فراهم آید و قسمت اعظم سپاه حاضر در بصره و کوفه ، عازم نهاوند شوند و مابقی برای محافظت از شهر باقی بمانند. این رأی را همۀ صحابه پذیرفتند. [۹][۱۰]

← مشورت با هرمزان

گویا خلیفه عمر با هرمزان (از سرداران سابق ساسانیان که پیش از این به اسارت درآمده بود و اینک در مدینه می‌زیست) نیز دربارۀ چگونگی مقابله با ایرانیان مشورت کرد، که البته نظر او را مبنی بر مواجه نشدن با سپاه ایران در نهاوند و کشاندن جنگ به مناطق دیگر نپذیرفت و برای گسیل سپاه به نهاوند مصمم شد. [۱۱][۱۲][۱۳]

← فرماندهی

به فرمان خلیفه، حذیفةبن یمان با قسمتی از سپاه کوفه، ابوموسی اشعری با بخشی از سپاه بصره ، و از مدینه نیز گروهی به فرماندهی عبدالله‌بن عمر به سوی نهاوند روان گردیدند. [۱۴] فرماندهی کل این سپاه به نعمان‌بن مقرن مزنی (یا نعمان‌بن عمروبن مقّرن مزنی) [۱۵] سپرده شد که از صحابه پیامبر -صلی الله علیه وآله وسلم- و والی شهر کسکر بود و گویا پیش از این از شغل خود اظهار نارضایی کرده و از خلیفه خواسته بود که او را به جبهۀ جنگ فرستد و به امر جهاد مأمور نماید. [۱۶] عمر او را به فرماندهی کل سپاه و چند تن را نیز به جانشینی وی تعیین کرد که در صورت بروز حادثه‌ای برای نعمان، به ترتیب، فرماندهی سپاه را برعهده گیرند. این افراد، حذیفةبن یمان ، جریربن عبدالله بجلی ، مغیرةبن شعبه و اشعث‌بن قیس بودند. [۱۷][۱۸][۱۹]

← رویا رویی با سپاه ایران

نعمان‌بن مقرّن با برخی از وجوه صحابه پیامبر عازم نهاوند شد و با پیوستن لشکریان کوفه و بصره به او، در مقابل سپاه ایران موضع گرفت. ابتدا، به درخواست ایرانیان، مغیرةبن شعبه را به سفارت نزد مردانشاه فرستاد که گفتگوهایی کردند اما نتیجه‌ای نداشت. [۲۰][۲۱]

نعمان‌بن مقرّن، اشعث‌بن قیس را بر میمنه و مغیرةبن شعبه را بر میسرۀ سپاه خود گمارد و هر دو طرف آمادۀ نبرد شدند. [۲۲] نوشته‌اند که ایرانیان در مقابل سپاه اعراب تیغهای آهنین بر زمین افکنده بودند که در سُم اسبان فرو می‌رفت و آنان را از حرکت بازمی‌داشت و از این رو، با اطمینان در مواضعشان سنگر گرفته بودند و تحرکی در آنان دیده نمی‌شد. مسلمانان که از طولانی شدن این وضع و رسیدن کمکهای بیش‌تر به سپاه ایران در هراس بودند، برای غلبه بر این مشکل و بیرون کشیدن سپاه ساسانی از مواضع خود، شایعه‌ای در انداختند و تظاهر به عقب‌نشینی کردند. سپاهیان ساسانی به گمان این‌که اعراب ترسیده‌اند و در حال گریز هستند، از مواضع خود خارج شدند و تیغهای آهنین را جمع‌آوری نمودند و سپاه اعراب را تعقیب کردند. [۲۳] سپاه مسلمانان که آمادۀ این رویداد بود، رو به ایرانیان کرد و نبردی سخت و خونین میان طرفین آغاز شد. این نبرد سه روز ادامه داشت. [۲۴]

← حیله برای جلو گیری از گریز از میدان جنگ

بنابر برخی روایات، ایرانیان در این جنگ خود را به صورت دسته‌های پنج، هفت یا ده نفره به یکدیگر زنجیر کرده بودند که از میدان نبرد نگریزند، اما این حربه به ضررشان تمام شد، زیرا وقتی یکی از آنان کشته یا زخمی می‌شد، تمام افراد هم زنجیر او به خاک می‌افتادند یا از ادامۀ جنگ در می ماندند. [۲۵][۲۶][۲۷]

← شکست ساسانی

سپاهیان ایران هم قسم شده بودند تا پای جان مقاومت کنند و حتی در پشت سرخود تیغهای آهنین افکنده بودند که اگر بگریزند جان سالم به در نبرند، [۲۸] اما سرانجام، پیروزی از آن مسلمانان شد و بسیاری از سپاهیان ساسانی در این نبرد کشته شدند. طبق روایتی، در مسیر عقب‌نشینی ایرانیان، دره‌ای بود که هزاران تن از سربازان ایرانی در آن سقوط کردند و جان سپردند. [۲۹]

← کشته شدن فرمانده مسلمانان

نعمان‌بن مقرّن، فرمانده مسلمانان، نیز کشته شد و حذیفة‌بن یمان جای او را گرفت. با رسیدن خبر مرگ نعمان به مدینه، خلیفه در سوگ او بسیار گریست. [۳۰][۳۱]

← پیروزی مسلمانان

حذیفةبن یمان نبرد را ادامه داد و پیروزی نهایی نصیب مسلمانان شد. سپاه ساسانی گریخت و در عقب‌نشینی نیز تلفات بسیار داد. فرمانده سپاه ایران نیز که از معرکه گریخته بود، تحت تعقیب مسلمانان قرار گرفت و در راه همدان به دست آنان به قتل رسید. [۳۲][۳۳]

← فتح نهاوند بدون جنگ

حذیفة بن یمان سرانجام نهاوند را به صلح گشود و مسلمانان این پیروزی درخشان را فتح‌الفتوح نامیدند. [۳۴][۳۵][۳۶][۳۷] پس از آن، دولت ساسانی در مقابل اعراب مقاومت چندانی نکرد و در پی فرار پادشاه ایران به جانب مشرق مملکت خویش، راه فتح شهرهای مرکزی ایران برای فاتحان مسلمان گشوده شد.

← نبرد جلولاء

برخی نبرد جلولاء را، که کمی پیش از این در شمال عراق روی داده بود، فتح‌الفتوح خوانده‌اند. [۳۸][۳۹] برخی مورخان نیز در شرح نبرد نهاوند، به عنوان فتح‌الفتوح اشاره‌ای نکرده‌اند. [۴۰][۴۱][۴۲] افتخار فتح نهاوند عمدتاً نصیب اهالی کوفه شد، زیرا بیش‌تر سپاه فاتح را کوفیان تشکیل می‌دادند. [۴۳][۴۴]

این نبرد سرنوشت‌ساز در سلسله نبردهای اعراب و ایرانیان اهمیت ویژه‌ای دارد، زیرا بنیان دولت ساسانی را فرو ریخت و امید مقاومت و پیروزی بر اعراب را در میان سران این دولت از بین برد.

← زمان وقوع جنگ

دربارۀ زمان وقوع این جنگ روایات مختلفی وجود دارد، اما عمدتاً آن را درسال ۲۱ هجری ذکر کرده اند. [۴۵][۴۶][۴۷][۴۸] از سال ۱۹ یا ۲۰ نیز در برخی منابع یاد شده است. [۴۹][۵۰]

خلیفه عمر برای آن‌که یزدگرد سوم را از خیال حمله و مقاومت منصرف کند، دسته‌هایی از اعراب کوفه و بصره را برای تسخیر شهرهای ایران فرستاد؛ بعضی از سرداران و لشکریان بصره را به فارس و کرمان و اصفهان روانه کرد و بعضی از اعراب کوفه را به اصفهان و آذربایجان و ری گسیل داشت. [۵۱]

از آن پس دیگر نه دولتی در کار بود نه کشوری، همه‌چیز به دست مسلمانان افتاد و سال بعد همدان و کاشان و اصفهان و استخر را نیز گشودند و یزدگرد از فارس به کرمان و از آن‌جا به سیستان و سرانجام به مرو رفت و آخرین بازماندۀ گنجهای خسروانی نیز به دست فاتحان افتاد. [۵۲] مقاومتهای کوچک محلی که از آن پس در شهرها و روستاهای ایران در برابر مسلمانان روی داد، هرچند آسیبهایی به فاتحان می‌زد، اما برای ورود ایشان به فلات ایران مانع جدّی نبود. [۵۳]

با این حال، فتح نهاوند را نمی‌توان پایان جنگهای عمدۀ مسلمانان و ایرانیان شمرد. این فتح در واقع آغاز یک سلسله زد و خوردهای تازه‌ای بود که تا سالها بعد از عمر، اعراب با آن روبه رو بودند. [۵۴]

فهرست منابع

[ویرایش]

(۱) ابن‌اثیر، اسدالغابة فی معرفةالصحابة، بیروت ۱۴۰۹/ ۱۹۸۹.

(۲) ابن‌عبدالبرّ، الاستیعاب فی معرفة الاصحاب، بیروت ۱۴۱۲/ ۱۹۹۲.

(۳) ابن‌فقیه، کتاب البلدان، بیروت ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶.

(۴) بلاذری، فتوح‌البلدان، بیروت ۱۹۸۸.

(۵) خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، بیروت ۱۴۱۵/ ۱۹۹۵.

(۶) ابوحنیفه دینوری، الاخبار الطوال، قم ۱۳۶۸ش.

(۷) عبدالحسین زرین‌کوب، تاریخ ایران بعد از اسلام، تهران ۱۳۷۳ش.

(۸) عبدالحسین زرین‌کوب، دو قرن سکوت، تهران ۱۳۸۴ش.

(۹) طبری، تاریخ الامم و الملوک، بیروت ۱۳۸۷/ ۱۹۶۷.

(۱۰) ابوعلی مسکویه رازی، تجارب‌الامم، تهران ۱۳۷۹ش.

(۱۱) یاقوت حموی، معجم‌البلدان، بیروت ۱۹۹۵.

(۱۲) یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، بیروت.

بهرام چوبین :

بهرام چوبین فرزند بهرام گشنسب از یکی از هفت خاندان ممتاز ساسانیان و مردی از اهل ری بود و به علت بلندی قد و عضلانی بودن اندام به این نام معروف شد. سردار دلیر ایران در زمان پادشاهی هرمز چهارم ایران را از حمله وحشیانه ترک ها نجات داد و با لشگر کشی و حمله به آنان ارتش آنان را شکست داد.

تنسر:

در زمان پادشاهی اردشیر بابکان تنسر پیشوای بزرگ دینی (زرتشتی) ایرانیان بوده که عنوان هیربدان هیربد را داشته است و در راه دین بهی گامهای بزرگی را برداشته است.

جمشید :

جمشید یا جم یا جمشاسب پسر طهمورث و چهارمین پادشاه پیشدادی بود که جشن نوروز را بنیان نهاد و رسوم و آیین هایی شادی برای ایرانیان بر جا گذاشت. جمشید برای مردم حکمت آورد که سبب رستگاری و دانایی آنان شد. او مردم را با مشاغل شهری مانند نساجی، خیاطی، معماری، پزشکی، صنعتگری، کشتیرانی و استخراج سنگهای قیمتی آشنا کرد. از اقدامات دیگر جمشید ، تقاضای جاودانگی برای نوع بشر است که مورد پذیرش اهورا مزدا واقع شد.

جاماسب :

جاماسب وزیر گشتاسب شاه و داماد زرتشت اسپیتمان و مردی بسیار دانا و خردمند بوده است.

حلاج :

حسین بن منصور مشهور به حلاج، از عارفان و صوفیان جهان اسلام که اختلافات فراوانی درباره مذهب، عقاید و اقدامات او وجود دارد. برخی از حکما و فیلسوفان مسلمان و شیعه از قرن هفتم به بعد، حلاج را تحسین کرده و او را صاحب کشف و کرامت دانسته اند.

او در زمان المقتدر خلیفه عباسی خلاف موازین وعقاید اسلامیان افراطی حرف زد که او را به اصرار فقهای بغداد دستگیر و زندانی کرده و بعد هر دو دست و هر دو پای او را قطع کرده و جسدش را سوزاندند.

خسرو پرویز :

خسرو دوم، خسرو پرویز، خُسْراوْ اَپَرْویزْ یا خُسْراوْ اَپَرْویزَ بیست و چهارمین پادشاه ساسانی و از نامدارترین شهریاران دودمان ساسانیان است که در ساخت کاخ تیسفون و مدائن نقش بزرگی ایفا نمود که این کاخ بعدها به کاخ سفید ایرانیان ملقب گشت و یکی از زیبایی های تاریخ شمرده میشود.

او با حمایت قیصر روم و با سپاهی که وی در اختیارش گذاشته بود بهرام را شکست داد و تاج و تختش را پس گرفت. قیصر روم دخترش که مریم نام داشت را به ازدواج او درآورد که حاصل ازدواج پسری به نام شیرویه بود.خسرو همسر دیگری به نام شیرین داشت که داستان عشق آن دو از پرآوازه ترین داستان های عاشقانه ادبیات فارسی است و یک نسخهٔ معروف آن را نظامی گنجوی سروده است.

آریوبرزن :

آریو برزن یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران در زمان هخمنشیان بود که در زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران از سرزمین خود با شجاعت دفاع کرد و در این راه کشته شد .عده ای او را از اجداد کرد ها یا لر ها می دانند.

استاذسیس :

استاذسیس سردار شجاع و میهن پرست خراسانی بود که در نواحی هرات و بادغیس و سیستان بر ضد منصور خلیفه ستمگر عباسی قیام کرد. استاذسیس دلیل قیام خود را خونخواهی ابومسلم و همچنین رهایی تمام ایرانیان از یوغ اعراب اعلام کرد. این سردار شجاع در راه دفاع از وطن جان خود را از دست داد و عاقبت به فرمان منصور در بغداد به دار آویخته شد . یاد و نام او همیشه درس وطن پرستی در برابر یورش بیگانگان را به جوانان می دهد.

اشک :

حکومت سلکوکیان یا یوناینان حدود 100 سال بر کشور ما تسلط پیدا کرده بودند . اشک بنیانگذار سلسله شاهنشاهی اشکانیان بود که دست حکومت سلکوکیان یا یوناینان را کوتاه کرد و حکومتی برخواسته از فرهنگ ایرانی بر پا کرد. شاهنشاهی اشکانی از سال 250 پ.م تا 224 میلادی (474 سال) به درازا کشید و 29 شهریار از این خاندان بر ایران پادشاهی نمودند.

انوشیروان :

انوشیروان مشهورترین و بزرگترین پادشاه ساسانی و یکی از تاثیر گذارترین شاهان ایران در طول تاریخ بوده است. در زمان او قصرهای باشکوه، شهرها، راه های تجاری، پل ها و سد های بسیاری ساخته شدند که برخی از آنها تا این زمان نیز همچنان پا بر جا هستند. انوشیروان دادگر با بنیان گذاشتن قوانین حکومتی و دادگستری خود نامش را در تاریخ ایران به ثبت رساند. در زمان فرمانروایی او دانش و هنر در ایران و امپراتوری ساسانی به نهایت شکوه و عظمت خود رسیده بود.

بابک خرمدین :

بابک خرمدین سردار دلیر ایرانی است که رهبری قیام ایرانی خرمدین را عهده دار بود. آن ها بعد از مرگ ابو مسلم، علیه خلفای عباسی دست به شورش زدند. بابک خرمدین در آذربایجان شورش خود را آغاز کرد و پس از 20 سال جنگ و خون ریزی، قیام او سرانجام در سال 837 میلادی سرکوب شدو در نهایت وحشیگری به دست معتصم تکه تکه شد. آوازه دلاوری های او نه تنها در آذربایجان، بلکه در هند و سلسله رومیان نیز بر سر زبان ها افتاد که این باعث افتخار هر ایرانی است.

برزمهر :

برزمهر پهلوان و دلیر مرد ایرانی در زمان پادشاهی بهرام گور بود.

برزویه :

برزویه پزشک نامدار و پیشوای پزشکان ایران در عصر خسرو انوشیروان ساسانی بود که کتاب کلیله و دمنه را از هند به ایران آورد و به زبان پهلوی ترجمه کرد.

بلاش :

بلاش یا ولاش یا ولاخش، نوزدهمین شاهنشاه از امپراتوری ساسانی است که در سال های 484 تا 488 میلادی بود و پس از کشته شدن پیروز برادرش در جنگ با خوشنواز پادشاه هپتالیان، و در زمانی که ایران دوران فترت و سستی خود را پس از شکست های بزرگ در شمال شرق از هپتالیان، بر تخت ایران نشست و خدمتی بزرگ به ایران زمین نمود زیرا کتاب ارزشمند ایرانیان ( اوستا ) که در زمان حمله اسکندر به ایران از میان رفته بود با تلاش و همت او دوباره گردآوری شد.

رستم :

جهان پهلوان رستمِ دستان در زمان پادشاهیِ منوچهر به دنیا می آید، او فرزند زال و رودابه است. رستم نیرویی ماورای قدرتِ دیگر زورمندان دارد و هیکلِ تنومندش آن چنان بوده که یکی از لقب هایش در شاهنامه، «پیلتن» است. او در عهد کیقباد و کیکاوس و کیخسرو با تورانیان جنگید و از خود دلاوری ها و رشادتهای شگفت انگیز بر جای گذاشت.

رستم فرخزاد :

رستم فرخزاد رازی یا رستم فرخزاد هرمز یکی از بزرگترین سرداران تاریخ ایران بود که در آخرین سال های حکومت ساسانیان می زیست. او مردی بزرگ و یکی از نوابغ نظامی آن دوره و بسیار باهوش و میهن پرست بود که در زمان سلطنت خسرو پرویز، سپهسالار سپاه خراسان و در زمان یزدگرد سوم به سپهسالاری کل ارتش ایران رسید. تا آن زمان که رستم فرماندۀ ارتش ایران بود، ایرانیان هرگز شکست نخوردند. طوری که شنیدن نام وی لرزه بر تن دشمنان می افکند . اما همانطور که در این بخش از فرهنگ و هنر نمناک عنوان شده است سر انجام به دلیل نابخردی شاه سردار بزرگ ایران در جنگ با اعراب کشته شد. او حماسه ای در جنگ قادسیه بوجود آورد که تاریخ نیاکانمان را زیبا تر از همیشه ساخت.

زرتشت اسپیتمان :

زرتشت اسپیتمان اولین پیام آور صلح و خرد و اندیشه جهان بود که ایرانیان را به پرستش خدا یگانه دعوت کرد . نام پدرش پورشسب و مادرش دغدو نام داشت.

سعدی :

مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی معروف به "سعدی شیرازی" یا "شیخ شیرازی" یکی از نویسندگان و شعرای مشهور ایرانی در قرن هفتم هجری قمری است که زبان پارسی را پس از ترک تازی های مغول دوباره زنده و جاودانه کرد . آثار سعدی از جلوه ویژه ای برخوردار بوده و در سراسر دنیا علاقه مندان بسیار زیادی دارد. همه آثار سعدی که شامل شعر و نثر می شود، در کتابی به نام کلیات سعدی جمع آوری شده است؛ اما در این میان دو آثار او به نام های بوستان و گلستان در دو کتاب مستقل آمده اند.

سنباد :

سنباد زرتشتی یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکوتهای غارتگر اعراب بود که پس از قتل ابومسلم در ری و نیشابور به خونخواهی ابومسلم علیه خلیفه عباسی منصور قیام کرد. سنباد یکی از توانگران نیشابور بود که چون اعراب خراسان پسرش را کشته بودند به سیاه جامگان پیوست.

گسترش شگفت انگیز شورش سنباد هم خلیفه عباسی را غافلگیر ساخت و همه مسلمانان بومی را به سرکردگی عاملان دستبی و قومس با مقابله با سنباد برخاستند، سرکوب کرد.

در این زمان منصور عباسی ، جمهور بن المرار العجلی را با سپاهی از مردم خوزستان و فارس و عشایر عجلی به مقابله با سنباد فرستاد و سپاه در محلی به نام جرجنبان در هم آویختند و جنگی هولناک در انداختند نبرد 4 روز به طول انجامید تا آنکه سپاه سنباد شکست خورد و او با شصت هزار نفر از یارانش توسط اعراب بیابانگرد و کشتارگرکشته شد.

سورنا :

سپهبد سورنا یکی از سرداران دلیر سپاه ایران در زمان اشکانیان است که در زمان پادشاهی اشکانیان بزگترین سردار تاریخ جهان نیز نام گرفته بود. او در سال 53 قبل از میلاد کراسوس سردار مشهور روم را با سپاهیان بیشمارش شکست داد و تاریخ ایران زمین را دگرگون نمود. این سردار ایرانی را پدیدآورنده جنگ پارتیزانی (جنگ به روش پارتیان) در جهان می دانند.

سیاوش :

سیاوش مردی جوان و خوش چهره و فرزندِ پهلوان و برومندِ کاووس است. سیاوش نمود پاکی و لطافت بی خلل است که ویژگی آرمانی انسان را داراست. سیاوش شخصیتی اهل سازش است و یکسره از خشونت و برندگی دوری می کند.

سودابه زن کیکاوس عاشق سیاوش شده و سیاوش از او امتناع می ورزد. سودابه به همین جهت او را نزد پدر متهم می سازد. با این که کاوس می داند که سودابه در این امر گناهکار است اما با این حال بر رای موبدان و انتخاب خود سیاوش گذشتن از آتش را به وسیله وی و امتحان او می پذیرد. سیاوش با اطمینان و اعتماد به نفس از میان آتش عبور می کند. در اثر بی کفایتی کاوس سیاوش راهی توران شده و با دختر افراسیاب ازدواج می کند. اما مورد کینه توزی گرسیوز قرار می گیرد و سرانجام به دست افراسیاب و گرسیوز کشته می شو .

شاپور ذوالاکتاف :

پس از خلع آذر نرسی شاپور دوم پادشاه مقتدر ساسانی بر تخت پادشاهی ایران نشست و هفتاد سال پادشاهی کرد . به این دلیل که او دارای شانه های پهن و بزرگ بود او را ذوالاکتاف میخوانند. او چندین بار از حمله اعراب به ایران جلوگیری کرد و با سرزمین آریایی را از هجموم بیگانگان محفوظ داشت.

خشایارشاه :

خشایار شاه چهارمین پادشاه سلسله هخامنشیان بود که از 486 تا 465 قبل از میلاد بر گستره ای پهناور از جهان باستان فرمانروایی داشت. او یونان را به دلیل عدول کردن یونانیان از قوانین آن روزگار به کلی تصرف کرد.

خشایارشا پس از 20 سال سلطنت، توسط یک خواجه به نام میترا یا اسپنت میترا و رئیس گارد سلطنتی به نام اردوان که با یکدیگر همدست شده بودند، در خوابگاه خویش کشته شد.

داریوش بزرگ :

در سال 521 بر تخت پادشاهی ایران زمین جلوس کرد و بزرگترین و شکوهمند ترین پادشاهی تاریخ را از خود به جای گذاشت. او پیرو دین بهی و مزدیسنا زرتشت بود و همواره منش و بزرگی کورش را دنبال میکرد . او ساخت کاخ پرسپولیس را آغاز نمود و بعد از سه سال بررسی و ساختن ماکت از کاخ پرسپولیس با کمک مهندسی مصری که بعدها به موزه هنر تمام کشورها شناخته شد بنای این کاخ جاودانه را گذاشت و بیش از نیمی از آن را در زمان خود ساخت و ادامه ان توسط جانشینش خشیارشا تکمیل و بعد از وی فرزند او داریوش برای ساخت کاخ پرسپولیس که نمایشگاه هنر آسیا بوده 25 هزار کارگر به صورت 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان به کار گماشته بود و به هر استادکار هر 5 روز یکبار یک سکه طلا ( داریک ) می داده و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آنها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن – کره – عسل و پنیر میداده است و هر 10 روز یکبار استراحت داشتند.

داریوش در هر سال برای ساخت کاخ به کارگران بیش از نیم میلیون طلا مزد می داده است که به گفته مورخان گران ترین کاخ دنیا محسوب میشده . این در حالی است که در همان زمان در مصر کارگران به بیگاری مشغول بوده اند بدون پرداخت مزد که با شلاق همراه بوده است .داریوش بزرگ کانالی در 2500 سال پیش ساخت که بعدها به کانال سوئز معروف گردید . طول این کانال دریایی به بیش از 161 کیلیومتر میرسیده است و از عرض آن دو کشتی به راحتی عبور میکردند. داریوش بزرگ ایران را به بزرگ ترین کشور جهان مبدل کرد ( بیش از 28 کشور ).

داریوش بزرگ آموزش رایگان را برای قشر عوام کشور به صورت اجباری در آورد و طرح سواد آموزی را اجباری و به صورت کاملا رایگان بنیان گذاشت که به موجب آن همه مردم می بایست خواندن و نوشتن بدانند که به همین مناسبت خط آرامی یا فنیقی را جایگذین خط میخی کرد که بعدها خط پهلوی نام گرفت. ( داریوش به حق متعلق به زمان خود نبود و 2000 سال جلو تر از خود می اندیشید) داریوش در سال دهم پادشاهی خود شاهرای بزرگ کورش را به اتمام رساند و جاده سراسری آسیا را احداث کرد که از خراسان به مغرب چین میرفت که بعدها جاده ابریشم نام گرفت.

داریوش پادگان و نظام وظیفه را در ایران پایه گذاری کرد و به مناسبت آن تمام جوانان چه فرزند شاه و چه فرزند وزیر باید به خدمت بروند و تعلیمات نظامی ببینند تا بتوانند از سرزمین پارس دفاع کنند. تقویم کنونی ( ماه 30 روز ) به دستور داریوش پایه گذاری شد و او هیاتی را برای اصلاح تقویم ایران به ریاست دانشمند بابلی “دنی تون” بسیج کرده بود. بر طبق تقویم جدید داریوش روز اول و پانزدهم ماه تعطیل بوده و در طول سال دارای 5 عید مذهبی و 31 روز تعطیلی رسمی که یکی از آنها نوروز و دیگری سوگ سیاوش بوده است. در زمان داریوش به مردانی که زنانشان باردار بودند مرخصی داده می شده است! همین مردان در صورتی که در سفر بودند به زنانشان مقرری در غیاب شوهراشنان پرداخت می شده ! و هزارات اقدام دیگر...


رابعه :

رابعه بنت کعب قزداری به رابعه بلخی هم مشهور است ، زن شاعر پارسی گوی نیمه نخست سده چهارم هجری است.

رابعه همدوره با سامانیان و رودکی بود. بسیاری رابعه را نخستین زن شاعر پارسی گوی می دانند. رابعه از عربهای کوچیده به خراسان بود. پدرش فرمانروای بلخ و سیستان و قندهار و بست بود.

حارث برادر رابعه غلامی خوبرو به نام بکتاش داشت . رابعه شیفته بَکتاش می شود و برایش شعر می سراید. حارث که از این عشق آگاه می شود آشفته می شود و دستور می دهد که خواهرش را به حمام برند و رگهایش را بگشایند تا بمیرد. بعد از آن درب حمام را گل بگیرند که بعد از آن رابعه با خون خود شعرهایش را بر دیوار حمام نوشت و چشم عاشق خود را بر جهانی که عشق در آن جرم محسوب می شود، بست.

مازیار :

مازیار یکی دیگر از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران بود که در طبرستان بنایی عظیم ساخت و برای بازگرداندن عظمت ایران به قبل از یورش تازیان تلاش کرد. او در زمان معتصم عباسی قیام خود را آغاز کرد و همگام با بابک خرمیدن دین زرتشت را رواج داد و با جنگهای معتصم دستگیر و در بغداد کشته شد.

مرداویج :

مرداویج پسر زیار بود که دولت زیاری را بنیان گذاشت و در طبرستان فرمانروایی داشت. زیاریان یک خاندان سلطنتی گیلی بودند که همانند دیگر خاندان های ایرانی، تبار خود را به شاهنشاهان پیش از اسلام می رساندند و بر این ادعا بودند که نوادگان آرش فرهادان، شاه گیلانند. مرداویچ برای متلاشی کردن حکومت اعراب در ایران کوشید و جان داد.

فرمانده لشگر اسفار پسر شیرویه عامل نصر بن احمد ساسانی بود طبرستان را برای اسفار فتح کرد. پس از کشته شدن اسفار- مرداویج قزوین و همدان و اصفهان و اهواز را گرفت و با در هم شکستن قشون المقتدر، خلیفه عباسی، فرمانروایی دودمان ایرانی زیار را از طبرستان در شمال تا خوزستان در جنوب برپا ساخت. وی در کمال تاسف توسط غلامان ترک در حمام اصفهان کشته شد.

مهران :

مهران بهرام رازی، یکی از سرداران و پهلوانان ایرانی در زمان ساسانیان بود که اهل ری و از خاندان مشهور مهران بود. نام مهران رازی نخستین بار در زمان حمله اعراب به ایران دیده می شود. او با اعراب بیابانگرد جنگید و ابوعبیده سردار مشهور عرب را به قتل رسانید.

نادر شاه :

نادرشاه افشار یکی از بزرگترین پادشاهان ایرانی که توانست از آب و خاک و آبروی ایرانیان دفاع کند. زمانی که افغانها و روسها و عثمانی ها به ایران هجوم آوردند، نادر برخواست و لشگر بزرگی آماده کرد و نزد شاه طهماسب رفت و به عنوان فرمانده ارتش ایران به آنان حمله کرد.

افغانها را بیرون کرد و سپس عثمانی ها و روسها را شکست داد و بعد از خلع شدن شاه طهماسب پادشاه ایران شد و ایران را به یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان تبدیل کرد. او هندوستان را فتح کرد و غنائم بسیاری از آنجا به ایران آورد. سرانجام چند تن از سران قزلباش در اطراف قوچان او را کشتند اما هرگز نام او از خاطر ایرانیان پاک نشد.

نظامی گنجوی :

حکیم ابومحمد الیاس بن زکی بن موئد یکی ازبزرگترین شاعران ایران زمین است که از آثار او می توان به مخزن الاسرار - منظومه لیلی و مجنون - هفت پیکر – اسکندر نامه و خسرو وشیرین اشاره نمود. نظامی در سال 535 درشهرگنجه متولد شد و به گفته پارسی شناسان بعد از فردوسی قراردارد.

یعقوب لیث :

یعقوب پسر لیث در روستای قرنین در سیستان به دنیا آمد. پدر او لیث مس گر بود و خود او نیز این پیشه را برگزید به همین دلیل به او صفار می گفتند. او تمام درآمد خود را بین دوستانش خرج می کرد بنابراین عیاران او را برای سرداری خود انتخاب کردند. کفایت و جوانمردی و دلیری او سبب شد او از رویگری و عیاری به امارت سیستان برسد.

یعقوب لیث یکی از قیام کنندگان بر علیه حکومت اعراب در ایران بود که گامهای اساسی در جهت بر اندازی تازیان در ایران برداشت. او برضد معتمد خلیفه کشتارگر عباسی قیام کرد و جوانمردانه جنگید اما زمانی که در صدد حمله به بغداد و کشتن خلیفه عرب بود، عمرش کفاف نداد و در گندی شاپور دراثر بیماری درگذشت.

شاهین :

در زمان پادشاهی خسرو پرویز ساسانی، شاهین یکی از بزرگ سرداران و سپهسالاران ایران محسوب می شد.

شیدرنگ :

در عهد ضحاک، پزشک و فیلسوف ایرانی به نام شیدرنگ وجود داشته که پزشکی را یکی از مشاغل واجب الوجوب می دانست.

کیخسرو :

در شاهنامه و متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است کیخسرو که در دیانت و شهامت، سرآمد شاهان کیانی می باشد. کیخسرو فرزند سیاوش و فرنگیس و نوادهٔ کیکاووس و افراسیاب است. سومین پادشاه مقتدر کیانی به خونخواهی کشتن سیاوش برخواست و مدتهای زیادی با تورانیان جنگید و در نهایت آنان را مغلوب ساخت و افراسیاب را به دلیل کشتن سیاوش پدرش کشت.

کیومرث :

کیومرث نخستین پادشاه و بنیانگذار سلسله پیشدادی در هزاران سال پیش بود که نام او در اوستا گیومرتا آمده است و زرتشتیان او را نخستین انسان میدانند. در زمان او مردم در غارها و کوهها بودند. کیومرث بخاطر دانش و هنرمندی خود توانسته بود به پادشاهی برسد و همه موجودات او را ستایش می کردند. کیومرث به مردم آموخت خوردنی ها و پوشیدنی ها را تهیه کنند. پادشاهی کیومرث سی سال بود.

گشتاسب :

گشتاسب پسر لهراسب و پنجمین پادشاه از سلسله کیانی و اولین کسی بود که به زرتشت گرویده و از مبلغان اصلی دین بهی می باشد. گشتاسب به عنوان حامی زردشت مقامی بس گرامی در متن های اوستایی و پهلوی دارد.

یکی از قدیمی‌ترین ردپاها در جنوب چین کشف شد.

براساس گزارش «بی‌بی‌سی»، در حال حاضر هویت این موجود که رد‌ پاهای 546 میلیون ساله‌ را ایجاد کرده ناشناخته است اما به نظر می‌رسد در دوره‌ای که نخستین حیوانات به وجود آمدند زندگی می‌کرده است. این فسیل شامل آثاری در دو ردیف است که یک پیشینه شناخته شده اولیه از یک حیوان با دو پا را نشان می‌دهد.

حرمسرای هخامنشی؛ از تصویر تا سند

منابع مورخ برای ترسیم سیمای حرمسرای هخامنشی به دو دسته منابع بیرونی، شامل منابع یونانی و عبری زبان و منابع درونی شامل اسناد به دست آمده از بایگانی های قلب امپراتوری پارسی تقسیم می شوند. منابع بیرونی، ... 

ادامه مطلب ...