گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "
هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطیگروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "
هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطیسفر به علی آباد کتول گرگان
1389 - 2010
دیدارقبل از سفر به ایتالیا تیم اجرائی گروه انسانهای سبز از جناب آقای داود نصیری و خانواده محترمشان که تصمیم دارند با پیام عشق و دوستی دور دنیا را به گفته خودشان طی 90 سال با پای پیاده طی نمایند .
- جناب آقای داود نصیری و خانواده محترمشان
- فرماندار محترم علی آباد کتول
- ریاست محترم دانشگاه آزاد علی آباد کتول جناب آقای ایران بخش
- هیت امناء محترم دانشگاه آزاد علی آباد کتول
- مدیر روابط عمومی محترم دانشگاه آزاد علی آباد کتول جناب آقای صادقی
- اعضاء محترم روابط عمومی دانشگاه آزاد علی آباد کتول
- همسر محترم جناب آقای صادقی
- پرسنل محترم شهرداری علی آباد کتول
- مدیریت محترم هتل پردیس
- جناب آقای برزگر
- دکه حسن نوری آبشار کبودوال
- مردم خونگرنم علی آباد کتول
- و کلیه دوستانی که در این سفر افتخار آشنایشان را پیدا نمودیم را اعلام میداریم .
در مورخه 1389/6/27 تصمیم گرفته شد دیداری با خانواده محترم آقای نصیری در شمال کشور داشته باشیم و گزارشی کوتاه از این هموطنان صلح طلب که اقدام به پیاده روی با پیام عشق و دوستی نموده اند نمائیم .
لذا پس برقراری ارتباط با آقای نصیری و اطلاع از موقیعیت شان در مورخه 1389/6/28
اینجانب سید مسعود طباطبائی بهمراه مترجم گروه جناب آقای علی راموزبا اتوبوس ساعت 13:30 از ترمینال شرق تهران بسمت گرگان حرکت نمودیم و ساعت 20:30 به شهر گرگان رسیدیم و مستقیم با اتوبوس بعدی بسمت شهر علی آباد کتول حرکت نمودیم و با دعوت راننده محترم اتوبوس در کنار ایشان تا رسیدن به مقصد به گفتگو پرداختیم و پس از رسیدن به مقصد مجددآ با جناب آقای نصیری ارتباط برقرار نموده و جویا محل اسکانشان گردیدم که ایشان فرمودند با لطف مسئولین شهر علی آباد کتول در هتل پارمیس اسکان پیدا نموده اند و ما چون دیر وقت بود وعده دیدار با این عزیزان را به فردا موکل نمودیم و سپس برای صرف شام به کبابی دور میدان اصلی شهر رفتیم و با کباب بسیار خوشمزه ای تلافی نهار نخورده در بین جاده را در آوردم و پس از صرف شام گپی دوستانه با یکی از اهالی مهمان نواز علی آباد کتول داشتیم که در کبابی مورد نظر جگرکی داشت و از ایشان محل مناسبی را برای زدن چادر و اطراق شب جویا شدیم و ایشان با انسانیت خود پیشنهاد داد به آبشار کبودوال پیش یکی از دوستانشان آقای حسن نوری که در آنجا دکه داشت برویم و سپس ما را با آژانس بسمت آبشار کبودوال رهسپار نمود ( البته بسیار اصرار نمودند که شب را در منزل ایشان بگذرانیم ) پس از یک ربع بهمراه راننده آژانس بنام آقای برزگر که انسانی بود دوست داشتنی به آبشار کبود وال رسیدیم و در بین راه از سخنان ایشان استفاده را بردیم و پس از رسیدن به محل پس از راهنمائیهای لازم از ما خداخافظی نمودند و ما در یکی از آلاچیق های آبشار کبودوال شب را اطراق و سپری نمودیم ، صبح زود تصمیم گرفتیم برای گرفتن تصاویر و فیلم به سمت آبشار کبودوال حرکت نمائیم لذا بسمت بالا حرکت نمودیم و پس از ربع ساعت بالا رفتن از پله های مسیر که خیلی نامساعد بود به آبشار رسیدیم و با منظره ای بسیار زیبا و غیر قابل توصیف مواجع گردیدیم ( در تصاویر میتوانید مشاهده نمائیدچه مکان زیبائی میباشد) خلاصه پس از تهیه عکس و فیلم بسمت پائین سرازیر شدیم و بعداز تماس با جناب آقای نصیری محل دیدار ما شهرداری علی آباد کتول تعیین گردید، حدود ساعت 12:20 دقیقه با آقای نصیری دیدار نمودیم ، ایشان با روی خوش به استقبال ما آمد و سپس ما را به داخل شهرداری دعوت نمود ( چون قرار بود در این محل سخنرانی داشته باشند ) و ما هم دعوت ایشان را پذیرفتیم و بداخل شهرداری رفتیم ، پس از چند دقیقه آقای محترمی آمدند ( احتمالآ فرماندار علی آباد بودند ) و بهمراه پرسنل جهت شنیدن سخنان آقای نصیری به داخل محل سخنرانی وارد گردیدند و پس از تلاوت قرآن جناب آقای نصیری به سخنرانی در مورد عشق و دوستی و طبیعت رو به نابودی شمال که در حین پیاده روی با آن مواجع گردیده بودند پرداختند و از مسئولین خواستند تا بفریاد منابع طبیعی کشور که رو به نابودی است برسند و در این بین نیز حضور ما و هدف ما نیز اعلام نمودند که مورد استقبال حاضرین قرار گرفت .
پس از سخنرانی فرماندار با مهربانی ما را بصرف نهار دعوت نمودند که ما نیز پذیرفتیم و سپس ما را با ماشین شهرداری به هتل پارمیس بردند پس از رسیدن مورد استقبال گرم مدیر هتل جناب آقای تجری قرار گرفتیم و ایشان با مهربانی پذیرای ما شدن و پس از جلسه ای کوتاه که بین جناب آقای نصیری ، جناب آقای تجری ( مدیر هتل پارمیس ) ، جناب آقای صادقی ( مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد علی آباد کتول ) ، جناب آقای علی راموز و اینجانب برگزار شده که به تجزیه و تحلیل دیدگاه های این دو گروه پرداخت شده و پس بررسی دیدگاه های طرفین از طرف آقای تجری به صرف نهار در رستوران هتل دعوت گردیدیم و در حین صرف نهار بحثی مختصر با جناب آقای صادقی داشتم که ایشان نیز از ما دعوت نمودند که در جلسه رئیس محترم و هیت امناء محترم دانشگاه آزاد برویم که بعد از هماهنگی با جناب آقای نصیری و عدم تداخل در برنامه ایشان به جناب آقای صادقی جواب مثبت دادیم و با آژانس به سمت دانشگاه آزاد حرکت نمودیم و ضمن ورود با استقبال قابل قبولی مواجع گردیدم و پس از طی مدت کوتاهی به سالن کنفرانس هیت عالی دانشگاه وارد شدیم تا با رئیس و هیت امناء دانشگاه جلسه ای داشته باشیم ، پس از مستقر شدن در پشت میز کنفرانس جناب آقای ایران بخش رئیس دانشگاه ضمن معرفی خود و هیت امناء محترم، اعضاء روابط عمومی دانشگاه آزاد علی آباد کتول ضمن خوش آمدگوئی به ما اهداف ایجاد دانشگاه و برنامه ریزی های انجام شده و در حال انجام برای پیشبرد هرچه بهتر این دانشگاه در سطح کشور پرداختند و سپس جناب آقای نصیری را به بیان دیدگاه ها و اهداف سفرشان بهمراه خانواده دعوت نمودند و جناب آقای نصیری با طرح موضوعات مختلف به حاضرین پاسخگو شدن و سپس جناب آقای ایران بخش از اینجانب خواستند که با ارائه دیدگاه گروه هدف از سفر به دور دنیا را بیان نمایم ، لذا اینجانب در آغاز سخنانم اعلام نمود ما به قصد تهیه گزارش و دیدار جناب آقای نصیری و خانواده محترمشان که با پای پیاده سفرهائی به کشور ترکیه ، ارمنستان و آذربایجان داشته اند و هم اکنون در حال پیاده روی به دور ایران بمدت یکسال و نیم و سپس سفر به دور دنیا بمدت 90 سال هستند قصد سفر به شهر علی آباد کتول نمودیم و پس از ورود به این شهر با مهمان نوازی مسئولین و مردم خونگرم این شهر مواجع گردیدم و با عنایت جناب آقای صادقی افتخار حضور در این جمع را پیدا نمودیم ، سپس به تشریح سفرهای قبلی گروه و اهداف پیش بینی شده پرداختم و در پایان با دیدگاه مثبت حاضرین جلسه بپایان رسید و پس گرفتن عکس یادبود با بدرقه رئیس محترم ، هیت امناء محترم ، مدیر محترم روابط عمومی و اعضاء محترم روابط عمومی دانشگاه آزاد علی آباد کتول بسمت هتل پارمیس بازگشتیم و در مقابل هتل چند عکس نیز با جناب آقای نصیری و خانواده محترمشان انداختیم و بخاطر حضور جناب آقای نصیری تا 1389/7/2 در علی آباد کتول و عدم داشتن زمان لازم اینجانب برای مصاحبه و تهیه فیلم و عکس حین پیاده روی این عزیزان موفق به تهیه گزارش کامل از ایشان نگردیدم و ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان و خانواده شان قصد بازگشت به تهران نمودیم که جناب آقای صادقی لطف نمودند و با وسیله شخصی خود ما را تا شهر گرگان میرسانند که ما نیز جهت بهره مندی بیشتر از سخنان ایشان قبول نمودیم تا شهر گرگان در خدمتشان باشیم و در بین راه از سخنان ایشان نهایت بهره را بردیم و ایشان لطف شان را به نهایت رساندن و در ترمینال تا ساعت 23:30 دقیقه در کنار ما ماندند و به تبادل افکار پرداختیم و سپس ما را بدرقه نمودند و با این عملشان ما را شرمنده نمودند و خاطره ای بسیار خوش از این سفر در ذهنمان یادگار گذاشتند و اینجا جا دارد از همسر گرامی ایشان کمال تشکر را داشته باشیم که با بردباری اجازه دادند چند ساعتی بیشتر از وجود این انسان والا بهره مند گردیم .
سبز باشیم و سبز زندگی کنیم تا درس عشق ، گذشت و انسانیت در جامعه زنده بماند .
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
