درباره اینکه ایده این روز به عنوان بزرگداشت کوروش بزرگ را چه کسانی مطرح کردند در روزنامه شرق اینچنین آمده است:
در سال ۱۳۸۴ که بحث آبگیری سد سیوند مطرح شد، شماری از ملیگرایان و باستانشناسان در ایران، از جمله دکتر پرویز ورجاوند با همراهی برخی افراد دیگر کمیتهای را به نام «کمیته نجات پاسارگاد» با هدف جلوگیری از آبگیری سد سیوند راهاندازی کردند… جمع پیشگفته برای جلب توجه دنیا به پاسارگاد و خطر آبگیری، در سال ۱۳۸۴ هفتم آبان را «روز کوروش بزرگ» نامیدند (نسبعبداللهی، ۱۳۹۶).
با توجه به طیف فکری این تلاشگران باید گفت کنشگران ایرانی که به مردم سالاری اعتقاد داشتند بیشترین نقش را در شناساندن این روز داشتند.
گفتههایی هم حاکی از آن است که انوشیروان کیهانی زاده در معرفی این روز نقش فعالی ایفا کرده است.
به هر حال این روز را هر کس و هر گروهی پیشنهاد داده باشد، بهترین انتخاب برای روز بزرگداشت کوروش بزرگ است چرا که این روز را میتوان نقطهی عطفی در تاریخ جهان دانست که در ادامه بیشتر توضیح میدهیم.
هفتم آبان، روزی که دنیا دگرگون شد
میدانیم که پس از فتح صلح جویانه بابل، تحولات زیادی در سطح جهان رخ داد و استوانه کوروش بزرگ که به عنوان نخستین منشور حقوق بشر شناخته میشود، نگاشته شد. کوروش بر خلاف فرمانروایان آن عصر که وقتی شهری را فتح میکردند کتیبههایی درباره قتل عام مردم می نگاشتند، کتیبهای درباره احترام به انسانها نگاشت و با تسامح دینی خود، منطقه را در صلح قرار داد که کمابیش این صلح و امنیت در دوران هخامنشیان پایدار ماند. ارتباط میان شرق و غرب عالم به وجود آمد و از آن دوران به بعد میبینیم که فیلسوفان بسیار بزرگی در یونان باستان ظهور کردند.
همانطور که استادان برجسته کشور یعنی دکتر میرجلالالدّین کزّازی، دکتر اصغر دادبه، دکتر ناصر تکمیلهمایون و دکتر حکمتالله ملاصالحی در نامهای به حسن روحانی، رئیس وقت بر این موضوع تاکید کردند. در این نامه اینچنین آمده است
نزدیک به یک دهه است که هفتم آبانماه از سوی دوستداران ایران در سراسر جهان به یاد روز صدور منشور حقوق بشر کورش بزرگ پس از آزادسازی بابل، که نقطهی عطفی در تاریخ جهان به شمار میرود، بهگونهای خودجوش «روز کوروش» نامیده شده است (ن.ک: نامه چهار تن از اساتید برجسته دانشگاه به رئیس جمهور در باره روز کورش)
به راستی همین نامه استادان برجسته کشور، اعتبار تاریخی این روز در نزد استادان و پژوهشگران را روشن میسازد.
تلاشها برای ثبت رسمی هفتم آبان
برای ثبت رسمی هفتم آبان تلاش های زیادی صورت گرفته است ولی هیچگاه حکومت جمهوری اسلامی هفتم آبان را در تقویم رسمی ثبت نکرد. از جمله این تلاشها میتوان به تلاشهای دانشگاهیان اشاره کرد. همواره استادان، دانشجویان و دانشگاهیان احترام ویژهای برای این روز قائل بودند و چندین و چند همایش دانشجویی برای گرامیداشت این روز برگزار شده است. از جمله میتوان به همایشهای دانشجویی دانشگاه تهران اشاره کرد.
در هفتم آبان سال ۱۳۹۲ همایشی با عنوان یادبود استوانه کورش توسط انجمن علمی دانشجویان تاریخ دانشگاه تهران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد که درخواست ثبت روز کوروش در تقویم ملی ایران مطرح شد.
استادان برجسته ای همچون دکتر شاهرخ رزمجو، دکتر روزبه زرین کوب و دکتر محمدتقی ایمانپور در این همایش سخنرانی کردند که حضور این استادان برجسته نشان دهنده اعتبار این روز در نزد دانشگاهیان است.
ماکتی از آرامگاه کوروش بزرگ که به صورت موقتی و به بهانه هفتم آبان در سال 1392 در دانشگاه تهران قرار گرفت (ایسنا، ۷ آبان ۱۳۹۲).
چنین درخواستی پیش از این در همایش دیگری با همین موضوع و در آبان ماه سال 1390 مطرح شد. در این همایش هم استادانی چون دکتر حکمتالله ملاصالحی، دکتر ژاله آموزگار، دکتر عبدالمجید ارفعی و دکتر میرجلالالدّین کزّازی سخنرانی کردند.
متاسفانه تا کنون هیچ کدام از درخواستها برای ثبت رسمی این روز مورد توجه مسئولین قرار نگرفته است و متأسفانه شاهد آن هستیم که برخی از رسانههای وابسته به نهادهای رسمی به دنبال جعلی نشان دادن این روز هستند! (درباره درخواستها برای ثبت رسمی هفتم آبان، بیشتر بخوانید: سالها تلاش برای ثبت رسمی روز کوروش بزرگ).
شبهه افکنی کوروشستیزان
با همه این اسناد و شواهد درباره هفتم آبان، کوروشستیزان جوسازی زیادی علیه این روز انجام دادند. آنها همواره تلاش کردند که این روز را بدون سند معرفی کنند که یهودیان و صهیونیسم آن را رواج دادند. در صورتی که اسناد این روز ارزشمند ذکر شد و باید گفت یکی از معتبرترین روزهای تاریخی است.
اما آنها برای شبهه افکنی چند پرسش دیگر را هم مطرح میکنند. اول اینکه چرا حکومت پهلوی جشنهای 2500 ساله را در هفتم آبان برگزار نکرد؟! جالب آنکه عدم برگزاری هفتم آبان در دوران پهلوی را دلیلی بر جعلی بودن این روز می دانند!!!! در هر حال در دوران پهلوی روز فتح بابل توسط سپاهیان کوروش یعنی 20 مهر مورد توجه قرار گرفت. اما در سال 1384 هنگام اعتراض به سد سیوند روز هفتم آبان یعنی روز ورود کوروش به بابل مورد توجه قرار گرفت و در نزد مردم جای گرفت.
(کوروش ستیزان می گویند چون محمدرضا پهلوی، جشن های 2500 ساله را در هفتم آبان برگزار نکرد پس هفتم آبان جعلی است!!!! در دوران پهلوی روز فتح بابل توسط سپاهیان کوروش یعنی بیستم مهر مورد توجه قرار گرفت. اما در سال 1384 هفتم آبان یعنی روز ورود کوروش بزرگ به بابل معرفی شد و با استقبال مردم روبرو شد.)
همچنین کوروشستیزان بارها از شیوه تمسخر استفاده کردند و از آنجایی که مطالعه کافی ندارند، با زبانی بی ادبانه میگویند از کجا معلوم است روز سوم ماه ارخسمنو مصادف با هفتم آبان باشد؟! در پاسخ باید گفت با این گفتهها بی سوادی خود و عدم آشنایی با شیوه علمی تطبیق گاهشماریها را آشکار میسازند. در واقع با توجه به اسناد فراوان بابلی، امروز میتوان به راحتی روزهای گاهشماری بابلی را به گاهشماری میلادی و خورشیدی کنونی تبدیل کرد همانطور که روزهای گاهشماری قمری را میتوان به گاهشماری خورشیدی کنونی تبدیل کرد.
حتی امروز وب سایت هایی وجود دارند که به راحتی روزهای گاهشماری بابلی باستان را به گاهشماری میلادی کنونی تبدیل می کنند و مشخص می شود که روز سوم ماه ارخسمنوی سال هفدهم پادشاهی نبونئید که کوروش وارد بابل شد، برابر با پنجشنبه، 29 اکتبر سال 539 پیش از میلاد است و آشکار است که 29 اکتبر برابر با هفتم آّبان ماه است.
روز سوم ماه ارخسمنوی سال هفدهم پادشاهی نبونئید که کوروش وارد بابل شد، برابر با پنجشنبه، 29 اکتبر (هفتم آبان) سال 539 پیش از میلاد است (وب سایت تبدیل گاهشماری بابلی به میلادی کنونی: Babylonian Calendar Converter (626 BCE to 75 CE))
بی ربطی روز کوروش بزرگ به یهودیان
تحریف آشکار دیگر ربط دادن روز کوروش بزرگ (هفتم آبان) به یهودیان است. متاسفانه برخی به دنبال این هستند که هر چیزی را به یهود و صهیونیسم ربط دهند و در گفتههای خود هیچ سندی را ذکر نمیکنند.
دو اشکال اساسی در سخن کسانی که میخواهند هفتم آبان را به یهودیان ربط دهند وجود دارد: نخست شیوه گفتار این افراد است که داشتن مذهب یهود را همانند مرتکب شدن جرمی تلقی میکنند و بر خلاف اصول انسانی است. این رویکرد آنها باعث رنجش هم میهنان کلیمی ما شده است و نتیجه آن چیزی جز ایجاد تفرقه نیست.
اشکال دوم این است که از نظر تاریخی ادعای آنها قابل اثبات نیست که یهودیان دقیقا در روز هفتم آبان از بند بابل رها شدهاند. بایسته است از مدعیان چنین مطلبی پرسید که چه سندی در دست دارند که گواهی بر آزاد سازی یهودیان درست در روز 29 اکتبر یا همان هفت آبان بدهد؟ و نکته دیگر آنکه آیا فقط یهودیان آزاد شدند؟
حتی در استوانه کوروش بزرگ اشاره مستقیمی به یهودیان نمیشود و در واقع رفتار کوروش بزرگ با یهودیان همان رفتاری بود که این پادشاه با سایر اقوام داشت؛ باید گفت که احترام به مذاهب در دوران هخامنشیان مختص قوم خاصی نبوده است.
آری در میان مردمان زیادی که آزاد شدند بخش کوچکی هم از قوم یهود بودند و اساسا در آن زمان قوم یهود قومی کم جمعیت بودند که چندان در نزد جهانیان شناخته شده نبودند که کوروش به آنها نگاه ویژه ای داشته باشد تا جایی که حتی نام آنها در استوانه کوروش بزرگ نیامده است.
در واقع مطرح شدن این روز هم ربطی به یهودیان نداشته است و اصلا روز هفتم آبان بر اساس منابع یهودی نیست! بلکه بر اساس منابع بابلی است. همانطور که گفته شد کنشگران ایرانی که به مردم سالاری اعتقاد داشتند بیشترین نقش را در شناساندن این روز داشتند.
ریشه کوروشستیزیها از کجاست؟
باید بررسی کرد که ریشه این کوروشستیزیها در ایران از کجاست؟ در طول این چند هزاران سال همواره کوروش بزرگ در منابع تاریخی بسیار خوشنام بوده است اما در قرون معاصر برخی با تحریف منابع تلاش کردند کوروش را بد نام کنند که البته موفق نبودند.
یکی از این گروهها فرقه دموکرات پیشه وری، وابسته به شوروی سابق بود. در سال ۱۳۲۴ فریدون ابراهیمی دادستان آن فرقه مقالهای بر ضد کوروش بزرگ نوشت و متاسفانه این اقدامات آغازی شد بر کوروشستیزی در ایران تا جایی که این روزها برخی با ظاهر مذهبی همان گفتهها را تکرار می کنند و حتی بسط و گسترش می دهند.
فریدون ابراهیمی دادستان فرقه دموکرات پیشه وری که وابسته به شوروی سابق بود، مقاله ای بر ضد کوروش بزرگ نوشت و متاسفانه این اقدامات آغازی شد بر کوروشستیزی در ایران (درباره مقاله فریدون ابراهیمی بخوانید: نقدی بر صحبتهایی که از آذربایجان نیست)
یهود ستیزی این اشخاص هم یادآور رویکرد نازیست ها در آلمان است.
واقعا تأسف آور است که اشخاصی با ظاهر مذهبی سخنان فرقههایی که چندان میانهای با اسلام نداشتند را تکرار میکنند و حتی در راستای اهدافی که آنها داشتند، مطالب را بسط و گسترش میدهند.