سنگنگارهها، کهن ترین آثار تاریخی و هنری به جا مانده از بشرند که در آنها رازهای بسیاری پنهان است، هنرهای صخره ای (RockArts) اسناد دست اولی هستند که ... پژوهشگران را با «ترجمان» فرهنگها در سرزمینها و زمانهای گوناگون آشنا میکنند. در ادامه نشستهای کانون ایرانشناسی سرای محله یوسفآباد در روزهای چهارشنبه هر دو هفته یکبار، محمد ناصریفرد دکترا باستانشناسی هنر و کورش خان محمدی پژوهشگر و ایرانشناس به بررسی پیشینه سنگنگارههای ایرانی و گیرایی و شگفتیهای آرامگاه پیربنکی کازرون استان فارس با باشندگی دوستداران تاریخ و پژوهشگران و دانشجویان پرداختند. در آغاز کورش خان محمدی از شوند (:دلیل) نامگذاری آرامگاه پیربنکی گفت: «آرامگاه شیخ انصاری در جاده قدیم کازرون به شیراز در نزدیکی روستای ابوالحیات قرار دارد. بومیان این آرامگاه را آرامگاه پیربنکی مینامند و شوند این نامگذاری نمو (:رشد) درخت بَنه (:پسته) بر بالای گنبد آن است. هر کسی که وارد آرامگاه میشود با دیدن درختی بالای گنید گمان خواهد کرد داخل بنا پر از ریشههای کلفت درخت باشد اما چنین نیست درون بنای ارامگاه هیچگونه ریشهای دیده نمیشود و به تمامی صاف است و این گمان پیش میاید درخت بنه بدون ریشه است.» آرامگاه پیر بَنَکی در روستای ابوالحیات خان محمدی از دیگر شگفتیهای این آرامگاه سخن گفت: «یکی دیگر از شگفتیهای این مکان وجود جانمازهای چسبیده بر سقف و دیواره بنا بود. حبیب جوکار نگهبان آرامگاه میگفت «زیارت کنندگان بنا به آرزوهایشان جانمازی به دست میگیرند و با گفتن نیایشی و بیان آرزوهایشان آن را به سقف پرتاب میکنند، و بر این باور هستند اگر جانماز به سقف یا دیواره بچسبد آرزوهایشان برآورده خواهدشد.» این پژوهشگر افزود: آرامگاه پیربنکی برق ندارد و حبیب جوکار تنهایی و شبها در تاریکی به سر می برد. در کنار آرامگاه گورستانی به سنگ قبرهای ویژه وجود دارد که شوربختانه باتری دوربینم تمام شد و نتوانستم فرتوری از این مکان داشتهباشم.» وی در پایان سخنانش از دیدارش از کردستان به پوشاک مردان کردی، فرنجی، و کمربند آنان اشاره کرد و گفت: «کمربند مران کردی سه گره دارد که به سه اصل مزدیسنا پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک برمیگردد و مانند کمربند سدره پوشی زرتشتیان است.» کمربند مردان کردی و تسبیح کردی او از دیگر آموزدههایش در کردستان گفت: «در دست برخی مردان تسبیح درازی که از 333 دانه درست شده، دیده میشود و از میوههای «درخت بنه» یا همان پسته وحشی ساخته شده و به «تسبیح کردی» نامور است.» دکتر محمد ناصری فرد دکترا باستانشناسی سخنران سپسین نشست به شناساندن سنگنگاره های ایران که برآینده یازده سال پژوهش وی است، پرداخت:«سخنان من براساس اسناد و پژوهشهایی است که در درازای یازدهسال انجام شدهاست. هر گونه فرتور (:تصویر) یا نگارش را بر روی سنگ، سنگنگاره می گویند. در سال 1965 ترسایی از گیرشمن برخی از پژوهشگران درخواست کردهبودند درباره سنگنگارهها پژوهشی داشتهباشند اما گیرشمن پاسخ میدهد «هر آنچه در ایران گشتیم نمونهای از نقاشی درون غارها نیافتیم!» غربیان همیشه میگفتند شرقی ها فرهنگ شفاهی دارند و اسناد نوشتاری از گذشته کهن آنان وجود ندارد.» ایران دارنده کهنترین سنگنگارههای جهان این سنگنگارهشناس ادامه داد: «بنا به پژوهشهای انجام شده پس از سال 1381 خورشیدی بیش از پنجاه هزار سنگنگاره در 24 استان ایران یافت شد که کهنترین آن در تیمره با پیشینه 40800 سال است ( بر اساس طیف سنجی عمومی شتاب دهنده) در صورتی که کهنترین اثر تاریخی دنیا را متعلق به غار شووه (Chauvet ) فرانسه با دیرینگی 34 هزار سال پیش از زایش عیسا (میلادمسیح) میدانستند. پیش از این گفته میشد سومریها پدیدآورنده خط هستند. این رای اکنون رد میشود زیرا خط پدید آورده نمیشود بلکه خط حاصل سیر دگرگونیهایی است که از نقاشیهای درون غارها و کوهها آغاز میشود و طی هزاران سال پیچیده و خلاصه شده (Abstruse) تا به شکل الفبای (alphabetic) امروزی درمیآید و خوشبختانه ما توانستیم این سیر دگرگونی را در ایران به دست آوریم. خطوط تصویری (Pictogram)، اندیشه نگار(Ideogram)، پروتوایلامی (ProtoElamite )، ایلامی (Elamite) ، پهلوی عام دبیره، نیمگشته کوفی عربی و فارسی که نخستین بار در جهان یافت شدهاست و نشان از شکوه تاریخ ایرانیان است.» دکتر ناصری فرد، دکتر باستان شناس هنر ناصریفرد از شعارجهانی یونسکو درباره نگاهداری و مراقبت از سنگ نگاره گفت: * هرگز آنها را لمس یا خیس نکنید . بسیار ضربه پذیر هستند * هرگز روی آنها اثر نگذارید و چیزی اضافه نکنید. * روی آنها راه نروید. * همان طور که هستند بگذارید بمانند. * فقط از آنها عکس بگیرید. * Never touch or wet rock art - it is highly damaging * Never chalk or enhance engravings * Do not walk on engraved rock * Leave all archaeological artefacts as they are * Only take photographs, only leave your footsteps شوربختانه در ایران این شعار زیبا رعایت نمیشود و با افشره یا قلم خدشه ایجاد میشود این آثار هرگز تکرار ناشدندی هستند و بهایی برای آنها نمیتوان گذاشت و بایستی از شناسنامه و هویت ملی خود به هر شکل ممکن پاسداری کرد.» وی اشاره داشت: « برخی از نقش ها با رنگ های طبیعی ایجاد شده اند Pictograph)) و برخی هم با کوبش سنگ چخماق، استخوان درشت نی حیواناتی که پیشتر گوشت آن را به دندان کشیده و آهن ایجاد شده اند (petroglyp)که بیشترین سنگنگارهها در ایران از این گونه هستند.» این پژوهشگر از ارزش نقش بزکوهی (Ibex) در باورهای انسانهای کهن و پراکندگی آن در جهان سخن گفت:«بیشترین سنگنگارههای یافت شده در ایران نقش بزکوهی) حدود 90 درصد)است و به فراوانی بر روی سفالها، سپس پیکرههای مفرغی، در طرحهای قالی، گلیم و زیلو هم و حتی روی دست زنان عشایر دیده میشود و تنها در ایران است که هنر از 19000 سال پیش (نقش بزکوهی) تاکنون زنده است و بر روح ایرانیان معنا و جریان دارد!. نقش بزکوهی تنها در ایران نیست بلکه در عربستان، افغانستان، تاجیکستان، هندوستان و ... از یک سو تا چین و تبت و از سوی دیگر تا یمن و آفریقا پیشرفتهاست و به دید من بزکوهی نمایهای از فرهنگ و قلمرو فرهنگی ایرانیانباستان دارد که در دوره باستان این سرزمین تعریف شده است و چم (:معنی) تمامی نقشها در جهان یکی است.» بزکوهی جانوری اهورایی در باورهای ایرانی نویسنده کتاب سنگ نگارههای ایران در بخش دیگری از سخنانش به سپنا و اهورایی بودن بزکوهی اشاره میکند: «هنوز در برخی از روستاهای ایران شبهای آدینه دختران و پسران بر روی این سنگنگارهها( بزکوهی) سنگ میچسبانند و شمع روشن میکنند و در برخی از نقشها بزکوهی بال دارد و نمایهای از یک فرشته است. گفته میشد یزدان کیومرث را بر روی زمین فرستاد در شاهنامه از وی به عنوان تنها پادشاه روی زمین یاد میکند 23 سال یا ... بر روی زمین زیست میکند و سرانجام به دست اهریمن کشته میشود دو قطره آب باروی او بر روی زمین میچکد از آن یک ریواس دو شاخه میروید اینها در هم میتنند از یک شاخه آن پسری زیبا و جوان به نام مش و از شاخه دیگر دختری زیباروی جوانی به نام مشیانه زاده میشود. ابوریحان در نسک آثارالباقیه آنان را به نام ماری و ماریانه میخواند و جالب است که نام خواهر عیسا هم ماریانه است. پس از زاده شدن این دو یزدان فرشتهای را به شکل بزکوهی سفید رنگ مامور شیر دادن این دو میکند. سپس آنان دارنده هفت جفت فرزند (یا روایت های گوناگون) میشوند نخستین پسری که زاده میشود سیامک نام دارد که نخستین آغاز گر شاهنامه است.» نخستین استوره ایرانیان بزکوهی است دکتر باستان شناسی هنر افزود: «در خوان دوم شاهنامه رستم گرفتار بیابانی تفدید میشود از گرمای بسیار نای راه رفتن ندارد که بناگاه جانوری از دور به وی نزدیک میشود. فردوسی این جانور را غُرم مینامد و دهخدا به آن بزکوهی می گوید. رستم به دنبال این جانور در پی آبشخوری راه میافتد و بزکوهی در دامنه کوه به چشمه ی آب می رسد آب می خورد و می رود. رستم به چشمه آب می رسد، آب می خورد، مشکش را پر از آب می کند. کنجکاوی می کند تااثر پای بزکوهی را در کنار چشمه ببیند. هرچه تلاش می کند اثری از رد پای آن نمی بیند و می گوید: آن یک حیوان اهورایی بود! برخی پژوهشگران غرم را میش نامیدهاند در حالیکه میش در بیابان نمیتواند زیست کند. این فرشته در دوره هخامنشی و ایلامی هم دیده میشوند و بزکوهی نخستین استوره ما ایرانیان است.» او بیان کرد: «هر کجا که زیستگاه ایرانیان بوده بزکوهی نیز دیده میشود که بیشتر در گذر آب بودهاست زیرا آب سرچشمه حیات است. در برخی آوندهای آبخوری دوره هخامنشیان نیز تندیس بزکوهی در میان آوند ساخته شدهاست تا آب به تندیس برخورد کرده و آن را تبرک کند وکسانی که از آب مینوشند بیمار نشوند همچنین نیایشی در آن نهفتهاست «ای فرشته داخل آوند همیشه پر از آب باشد و از ما پاسداری کن» سرخپوستان نیز این نقش را ایجاد کردهاند و باور داشتند بزکوهی جای پای یزدان . Ibex the footprint of Godاست » زنده بودن هنر از دوره باستان تا به امروز ناصری فرد با تکیه به اسناد گفت: «با توجه به اسنادی که وجود دارند می توان گفت نخستین خاستگاه انسان ایران است. چهلهزار سال پیش انسان ها از ایران بهشُوَند (:دلیل) یخبندان به تمامی جهان کوچ کردهاند. پس از هزاره هشتم که قارهها از زیر آب سردر آورد هر گروهی از انسانها در قارهای قرار میگیرند. نقش سنگنگارههای یافت شده در جهان حتا در قارههایی که تازه کشف شده مانند استرالیاو امریکا همانند نقشهایی است که در ایران بودهاست.» او از آیینهای وابسته به بزکوهی گفت: «در دوره ایلامی زمان پایان سرما و سختی زمستان سیماچههایی درست میکردند و به سر کشیده و سرودی میخواندند که نوید پایان زمستان و سرما نزدیک شدن زمان زایندگی و فراوانی روزی را میداد. امروز در آذربایجان و اردبیل تکم و تکمچی پیکرهای بز کوهی که نمایهای از فرشته است با چوب میتراشند و یکمانده به نوروز در کوچهها میگردند ترانههایی که نشان از پایان سرما، سختی، تلخیها و پیشرو بودن فصل زایندگی میخوانند.» نقش خالکوبی شده بز بر روی دستان زنان عشایر در ایران این سنگنگاره شناس ادامه داد: « «طرح سنگنگارهها در شوش بر روی جام سفالی دیده میشودکه وابسته به دوره ایلامی است و در بخشی هم به خط پروتوایلامی خود را نشان میدهد که دیگر تصویر نیست بلکه علامت تصویری شدهاست و نشان از پیوستگی هنرسنگ تا سیر دگرگونی و پیدایش خط را نشان میدهد.» ناصری فرد نمونههای بارزی از دگرگونی خط به وسیله سنگ چخماق را نشان داد و گفت: «در برخی سنگنگارهها نقطهای میان شاخ بز دیدهمیشود به چم (:معنی) برکت و زایندگی (ای فرشته به ما برکت بده و فزونی روزی بده) است این نگاره بر روی سفال هم کشیده شدهاست. این نمونهها نشان میدهد سیر دگرگونی و ایجاد خط از سنگ چخماق ایجاد شدهاست. در آغاز تصویر نگاری بوده سپس اندیشه نگاری که نقطه در میان شاخ کشیده شده و پس از آن استرلیزه شده و به پروتوایلامی دیگرگون شده، دایره به نقطه دیگرگون شده وی افزود: « کنفسیوس به زیبایی گفته «درک و فهم گذشته دیگر گذشته نیست، آینده است» زمانی که ما گذشته خود آگاه میشویم بالاترین لذت را میبریم. بیگانگان تلاش می کنند بیشتر سفر کنند تا بتواند لذت یادگیری را بیشتر تجربه کند. نیاکان ما این تجربه را در داستان درخت آسوریک به زبان پهلوی اشکانی برای کودکان بیان کردهاند«بز کوهی نمادی از دین زرتشت و درخت نخل نمادی از ادیان دیگر در میانرودان با هم به گفتوگو میپردازند نخل می گوید من از تو جایگاه بالا و ارزشمندتری دارم چون پادشاهان از چوب من کشتی، از برگم بادبزن و از خرمایم شراب و... درست میکنند بزکوهی میگوید اگر این ویژگیها شُوَند ارزش بالای تو است خوب از شیر، پشم و شاخ من هم چیزهای بسیاری درست میکنند ولی من یک ویژگی برتر دیگری هم دارم که تو نمیتوانی به هیچ عنوان به آن بیندیشی. نخل میپرسد آن چیست؟ بز میگوید من سفر میکنم و در سفر چیزهایی میبینم که تو درخت نخل نمیتوانی به آن بیندیشی» در این داستان به کودکان دو پدیده آموزش داده میشود یکی اینکه سفر کنند تا بتوانند از دیگران برتری داشته باشند ( دنش و تجربه بیشتر) و دیگر اگر کسی وارون باور آنان بود با چرایی (:برهان) گفتوگو کنند. ما ایرانیان باید گذشته را چراغ راه آینده قرار دهیم.» کورش خان محمدی پژوهشگر و ایرانشناس جانمازهای چسبیده به دیوار و سقف آرامگاه پیر بنکی ناهید پورابراهیمی مجری نشست گیاه هوم و نمونهای از سفال با نقش بزکوهی و گیاه هوم (اصل این سفال از شهر سوخته یافت شدهاست) در دست دکتر ناصری فرد خبرنگار امرداد-مارال آریایی |