گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

گروه انسانهای سبز: غیر سیاسی، دولتی، مذهبی و قومی " غرامت جنگ حق ماست "

هدف: اعتراض به فقر، بی عدالتی، تبعیض انسانی، جنگ، کشتار انسانهای بیگناه و گسترش فعالیتهای انساندوستانه، تاریخی و زیست محیطی

لباس کُردی ، مشخصه بارز مردمان کُرد

زنان و مردان کرد از سال‌های دور نوع خاصی از لباس دارند که با وجود تغییر در گذر زمان همچنان اصالت‌های خودر ا حفظ کرده است.
یکی از اقوام ایرانی که پوشش منحصربه‌فردی دارد قوم کرد است. لباس کُردی با توجه به ویژگی‌های خاصی که دارد برای بسیاری از ما شناخته شده است. لباس‌های رنگارنگ و پرزرق‌وبرق زنان و لباس ساده مردان با شال بلند دور کمر آن‌ها هر بیننده‌ای را در مورد اصالت آن‌ها آگاه می‌کند. اگرچه در مناطق مختلف کردنشین لباس‌ها تفاوت جزئی با هم دارند، اما اصول آن‌ها بسیار شبیه یکدیگر است.
مشهورترین بخش لباس مردان کُرد پاتول یا همان شلوار گشاد و پرچینی است که دم‌پای آن تنگ می‌شود. شلوار کُردی دهانه‌ای تنگ و بدنه‌ای گشاد دارد. گشادی کمر آن بیش از دو برابر یک شلوار معمولی است و با بندی که از داخل کمر رد شده بسته می‌شود. پیراهنی بدون یقه با آستین گشاد و بلند به نام کراس بخش دیگری از لباس آن‌هاست که در انتهای آستین آن زبانه‌ای مثلث شکل به نام سورانی وجود دارد و معمولاً آن را دور مچ یا بازو می‌پیچند. در مواقع اضطراری و مخصوصاً در زمان نبرد دو سر سورانی به هم گره زده و به گردن آویخته می‌شود و علاوه بر آن همین سورانی‌ها باعث راحتی بالا زدن آستین‌ها در زمان شستن دست و صورت است.
شال یکی از مهم‌ترین بخش‌های لباس مردان کرد است. این شال کمر که “پشتون” نام دارد پارچه‌ای به طول ۳ تا ۱۰ متر است که تاب داده شده و روی لباس در ناحیه کمر بسته می‌شود. نوع دیگری از شال با پارچه گلدار به طول شش متر درست می‌شود و آن را به‌صورت ساده یا گره‌چین به کمر می‌بندند. دستار یا کلاغه هم سربندی است که به سر می‌بندند و به‌جای کلاه از آن استفاده می‌کنند. در فرهنگ کردی اعتقاد بر این است که سر مرد نباید لخت باشد، بنابراین استفاده از سربند یا نوعی کلاه دستباف بین آن‌ها رواج دارد. نوع دیگری از سربند وجود دارد که معمولاً با پارچه گلدار تهیه می‌شود و بعضی از تارهای آن را طوری جدا می‌کنند که بقیه تارها به شکل جالبی در طرفین صورت آویزان می‌شود.
کلاش یا آنچه به‌عنوان گیوه می‌شناسیم پاپوشی است به رنگ سفید که با ظرافت بسیار به‌صورت دستی تولید می‌شود. این پاپوش سفید با کفی آبی و قرمز آن‌که از پارچه‌های به هم فشرده ساخته می‌شود در عین زیبایی مقاومت بالایی دارد.
لباس زنان کرد هم از بخش‌های مختلفی تشکیل شده است. پیراهن آن‌ها با پارچه‌های رنگارنگی که معمولاً بسیار گران‌قیمت هستند دوخته می‌شود و روی کمر آن با شال رنگی بسته می‌‌شود. زنان کرد کلاهی از جنس مقوا دارند که روی آن را با پارچه مخمل و پولک‌های رنگی تزیین می‌کنند. این کلاه را به‌وسیله یک رشته که از زیر چانه عبور می‌دهند، روی سر نگه داشته و روی آن را دستمال می‌بندند. این دستمال پارچه‌ای است بسیار نازک و سه‌گوش که تارهایی در اطراف آن ایجاد می‌کنند و اغلب پولک‌هایی نیز به آن تارها می‌دوزند تا زیبایی آن را چند برابر کنند.
جلیقه کوتاه زنان کرد کُلُنجِه نام دارد که از مخمل یا پارچه زری دوخته می‌شود و آن را روی پیراهن بلند خود می‌پوشند. به لبه‌های این جلیقه سکه‌های کوچک آویزان می‌شود و روی آن زری‌دوزی می‌شود.
اگرچه در چند سال گذشته تعداد افرادی که با پوشش محلی در اماکن عمومی ظاهر می‌شوند، کمتر شده است اما در عزاداری‌ها و مراسم عروسی، همه کردها لباس محلی می‌پوشند. امروزه بیشتر این پوشاک از پارچه‌های وارداتی هند و پاکستان تولید می‌شود و آن‌ها را با سنگ‌های زیبا و درخشان تزیین می‌کنند. این لباس‌ها باوجود قیمت بالای آن‌ها بسیار مورد علاقه‌ زنان کردستان است.
ایگاه خبری تحلیلی بوکان نیوز

مرکز تولید ظروف مرمری در هزار سوم قبل از میلاد

سرپرست هیات کاوش های باستان شناسی در محوطه باستانی قارا چشمه گفت: کشف آثار مربوط به دوره مس و سنگ، مفرغ و برنز از جمله ابزار آلات صنعتی و سرباره های فلز در محوطه باستانی قاراچشمه (کلاته شوری) نشان داد که این محوطه، مرکزی تخصصی برای تولید ظروف سنگی از جنس مرمر بوده که در هزاره سوم قبل از میلاد کالای با ارزشی محسوب می شد.

گروه فرهنگی ایرنا، حسن باصفا اظهار کرد: گروه باستانشناسی دانشگاه نیشابور در بهار سال جاری موفق به کشف یکی از مهمترین محوطه های استقراری پیش از تاریخی و آغاز تاریخی در دشت نیشابور از هزاره پنجم قبل از میلاد تا هزاره اول قبل از میلاد شد.

عضو هیات علمی دانشگاه نیشابور مهمترین هدف کاوش فصل جاری را شناخت دوره های فرهنگی استقرار اعلام کرد که در همین زمینه در نخستین فصل کاوش دوره های فرهنگی مس و سنگ، مفرغ و آهن شناسایی شد.

وی افزود: براساس ارزیابی مواد فرهنگی وسعت محوطه حدود 14 هکتار بوده است.

با صفا قاراچشمه را با توجه به مواد فرهنگی مکشوفه از دو نظر صنعتی و کشاورزی بسیار حائز اهمیت دانست و افزود: حجم زیادی از ادوات کشاورزی و وسایل آرد کردن غلات گواه وجود کشاورزی پیشرفته در بازه زمانی مذکور و همچنین دانه های گیاهی نشان از اقتصاد معیشتی مبتنی بر کشاورزی دارد.

براساس گزارش پژوهشگاه میراث فرهنگی، وی ادامه داد: اهمیت دوم قاراچشمه بعد صنعتی آن است و ابزار آلات متعدد و سرباره های فلز در کنار کوره های متعدد گواه این مدعا است.

باصفا اضافه کرد: طبق مواد فرهنگی به دست آمده می توان نتیجه گرفت کلاته شوری مرکزی تخصصی برای تولید ظروف سنگی از جنس مرمر بوده که در هزاره سوم قبل از میلاد کالای با ارزشی محسوب می شد و در اختیار طبقه ویژه جامعه بود.

استاد دانشگاه نیشابور با اشاره به اینکه برنامه ای بلند مدت برای شناخت بهتر این محوطه باستانی در نظر گرفته شده از مسوولین خواست تا علاوه بر حفظ محوطه، در راستای عملیاتی شدن اقدامات پیشنهادی گام بر دارند.

محوطه کلاته شوری در حوالی روستایی به همین نام در شهرستان فیروزه استان خراسان رضوی و در کنار رودخانه شوری قرار گرفته است.

کاوش های باستان شناسی دانشگاه نیشابور در محوطه باستانی قاراچشمه (کلاته شوری) که با مجوز رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری از ماه پیش شروع شده است، تا 18 تیر ماه ادامه دارد.

ظهور و سقوط مرو در تمدن ایران

مجله دیپلمات چاپ ژاپن در گزارشی، شهر «مرو » را یکی از کانونهای تمدن ایران در طول تاریخ نام برده که از حدود دو قرن پیش به این سو، به دلایلی جایگاه خود را از دست داده و اکنون به «یک ویرانه در وسط بیابان» تبدیل شده است.

دیپلمات این گزارش را در صفحه «چهار راه آسیا» خود به چاپ رسانده و امروز شنبه آن را در پایگاه اطلاع رسانی خود نیز منتشر کرده است. مرو اکنون یکی از شهرهای کشور ترکمنستان در آسیای میانه است.

متن کامل این گزارش با عنوان «ظهور و سقوط مرو در تمدن ایران» چنین است:

پس از ظهور تمدن اسلامی، شهر تاریخی «مرو» در کنار بغداد و قاهره، به یکی از بزرگترین و مهمترین شهرهای این تمدن تبدیل شد. در حالی که بغداد و قاهره امروز هم وجود دارد، اما دیگر اثری از مرو تاریخی نیست.

در واقع، شهر تاریخی مرو 230 سال پیش، در تاریخ 1785 میلادی، به کلی ویران شد؛ هرچند پیش از آن هم رو به افول بود. شهر جدید «مرو» (Mary) را که روس ها در سال 1884 و در نزدیکی خرابه های شهر کهن بنا کردند، امروز حتی سایه ای از آن مرو باستانی هم نیست.

آب شهر بیابانی مرو در نزدیکی دلتای رودخانه مرغاب، به طور تاریخی با کانال ها و سدهای فراوان تامین می شد. بدین ترتیب، «مرو» در بیشتر سال های قرون وسطی، بزرگترین و مهمترین شهر خراسان بود و ساکنانش به فارسی سخن می گفتند. در حدود سال 1150، مرو پایتخت شرقی سلجوقیان و احتمالا بزرگترین شهر جهان بود. در این دوران، خلیفه عباسی، چیزی بیش از یک نام نبود و حکومت های جهان اسلام توسط شاهان و امیران اداره می شد.

برخی گفته اند که مرو توسط اسکندر مقدونی بنا شد؛ اما به هر حال این شهر در دوران ساسانیان به اوج شکوفایی رسید. پس از سرنگونی ساسانیان به دست اعراب، مرو در کانون توجه خلفا قرار گرفت. در همین جا بود که برخی از برجسته ترین متفکران ایرانی ریشه دواندند؛ شخصیت هایی چون ابومسلم خراسانی از آن جمله اند.

البته با شکوفایی دودمان های ایرانی تبار در مناطق مختلف خراسان، مرو اندک اندک رقیبانی هم پیدا کرد. از جمله، پس از آنکه مغولان مرو را تاراج کردند، شهر هرات که بعدها لقب «مروارید خراسان» را گرفت، شکوفا شد. نیشابور در شمال شرقی ایران هم از دیگر رقیبان مرو بود.

مغولان ، بسیاری از شهرهای آسیای میانه را ویران کردند. یک روایت می گوید تنها در منطقه مرو یک میلیون و سیصد هزار نفر توسط مغول ها قتل عام شدند. شاید این روایت بسیار اغراق آمیز باشد، اما نشان از ابعاد کشتارهای مغولان دارد. سامانه زهکشی و آبیاری پیشرفته مرو نیز نابود شد و دیگر نتوانست ظرفیت های سابق خویش را باز یابد.

پس از آن بود که هرات و مشهد، رشد بیشتری نسبت به مرو کردند.

یک حاکم تیموری در سال 1409 بخشی از سامانه زهکشی مرو را بازسازی کرد و بالاخره در دوران صفویان، مرو دوباره اهمیت خویش را باز یافت. این شهر در دوران صفویان و پس از نبرد مرو در سال 1510، مذهب شیعه را پذیرفت. پس از آن، ازبک ها، شروع به آزار شهروندان مرو کردند. 

ابعاد این مرو، به هیچ روی، قابل مقایسه با مروِ پیش از حمله مغول نبود. در این زمان، کانون های تمدن ایرانی و اسلامی هم به دلایل سیاسی و اقتصادی، در جاهایی خارج از آسیای میانه قرار داشت. بازرگانی دریایی در دوران صفوی رونق یافته بود و ایرانیان به ویژه انواع فرش و ابریشم را از بندر عباس در خلیج فارس صادر می کردند و دیگر به آسیای میانه برای بازرگانی اتکا نداشتند.

پس از صفویان، مرو که شهری رو به افول بود، در حوزه قدرت سلسله قاجار قرار گرفت تا آنکه در سال 1785، آخرین ضربه را نیز تجربه کرد. «شاه مراد» حاکم ازبک تبار بخارا در ازبکستان امروزی، توانست شهر مرو را اشغال و حاکم آن را اعدام کند. «شاه مراد» سپس ، سد شهر را ویران و مسیر رودخانه را عوض کرد و بدین ترتیب «مرو» به معنای واقعی کلمه به یک بیابان خشک تبدیل شد. «مراد» همچنین یکصد هزار شهروند مرو را به بخارا کوچ داد، به گونه ای که هنوز هم فارسی زبانان شیعه مذهب در بخارا زندگی می کنند.

اولین بار چه کسی گفت نقشه ایران مثل گربه است؟

از کودکی شنیده بودم که نقشه ایران شبیه گربه است.

در پی یافتن منشا این تشبیه به کتابی کوچک ولی جالب برخوردم که آن را کشیشی انگلیسی به نام چارلز هاروی استایلمن که مدتی در ایران به تبشیر دین مسیحی پرداخته بود٬ بعد از مراجعت به لندن در سال ۱۹۰۲ منتشر کرده. 

وی در کتاب خود نقشه ساده ای آورده که ایران را به صورت گربه ای که روی بالشی نشسته٬ نشان میدهد و به روش طنزآمیز خود مینویسد: «گربه ایرانی که در اروپا به علت زیبایی خواهان فراوانی دارد٬ البته از ایران آمده است. 

ولی آیا شما توجه کرده اید که نقشه ایران خود شبیه گربه ای است که روی بالشی نشسته؟ پشت به افغان و هند و سرش به طرف روسیه است. 

بالش مذکور مانع از آن است که پنجه های گربه در آب خلیج فارس تر شود…» از آنجا که شکل کشور ایران به صورتی که امروز در نقشه های جغرافیایی میبینیم در آخرین دهه سده نوزدهم به دست آمده٬ میتوان گفت منشا تشبیه نقشه ایران به گربه به احتمال قوی همین کتاب است. دکتر سیروس علایی