روزگاری بود که نیمی از جمعیت تهران، تابستانها به دلیل گرمای هوا از پایتخت میرفتند و تهران تخلیه میشد رسما. آن روزگار، زیاد هم دور نبود و دوره قاجار بود و گویا فرار تهرانیها به یک موضوع تکراری و عادی تبدیل شده بود.
«مری وولف شیل» همسر وزیرمختار انگلستان در اوایل دوره ناصری در خاطراتش در خردادماه سال ۱۲۲۹ شمسی چنین نوشته است: «با اینکه تهران در ارتفاع سه هزار پا از سطح دریا قرار دارد ولی تابش خورشید بهقدری ایجاد گرما میکند که باید برای فرار از آن به مناطق کوهستانی پناه برد... تا ماه آینده نیز تقریبا نیمی از جمعیت تهران بههمینترتیب به ییلاقهای دامنه کوه مهاجرت خواهد کرد تا از هوای نامطبوع تهران در امان باشند، چون پایتخت مملکت در این فصل به هیچوجه قابل زندگی نیست».
جالب اینکه این ماجرای تخلیه تهران در سفرنامهها و خاطرات دیگری مربوط به سراسر دوره قاجار ذکر شده است و یکنمونه اینکه «مادام کارلا سرنا» جهانگرد ایتالیایی در سال ۱۲۵۶ شمسی در سفرنامهاش نوشته است: «شهر تهران که در وسط دشتی بیآب و علف قرار گرفته است هیچگونه سایبانی ندارد. چنارهایی که دلا واله سیاح ایتالیایی [در دوره صفویه] بدانها اشاره میکند مدتهاست که از بین رفتهاند. جمعیت فعلی تهران در تابستان تقریبا هشتاد هزار نفر و در زمستان دویست هزار نفر است. اما این تخمین قطعی نیست و مانند همه نواحی مشرقزمین دستیابی به اطلاعاتی دقیق در این موارد دشوار است».
البته وی زیبایی منظره و کوههای اطراف تهران را هم ستوده و نوشته است: «تهران از شهرهای بسیار زیبای ایران است. مساجد و حمامها و میدانهای عمومی و کاروانسراها و بازارهایی دارد. منظره اطراف تهران وسیع است. سلسله جبال البرز با قلههایی که دماوند بر همه آنها مسلط است در اطراف شهر محدودهای شکوهمند را با شعاعی بسیار وسیع به وجود آورده است».
مجموعهی تأتر شهر در سال ۱۳۴۶ شمسی به ابتکار فرح دیبا و توسط مهندس علی سردار افخمی طراحی شد و بعد از پنج سال در سال 1351 افتتاح شد. این ساختمان در محلی بهنام کافه شهرداری ساخته شد؛ جایی که عصرهای پنجشنبه و جمعه، بازیسازان و نمایشگران، سیرکبازان و معرکهگیران جمع میشدند و تهرانیها اوقات فراغتشان را پر میکردند.بنای زیبای تأتر شهر شکلی دایرهوار دارد و در ساختمانش ترکیبی جالب از کاشی و آجر بهکار رفته است. این طراحی الهامگرفته از برج طغرل است و ساختمان مدور و خیمهگونه، معماری تماشاخانههای ایرانی را تداعی میکند.ویژگی مهم دیگر تأتر شهر در همان پلان دایرهای شکلش نهفته است. این پلان ترکیبی از معماری یونان و روم قدیم و بناهای مربوط به نمایش (مانند پانئوم و کلوزیوم) است. تأتر شهر تنها سالن نمایش ایران است که حصار ندارد؛ به طوری که علاوه بر فضاهای سرپوشیده، محوطهی باز اطراف بنا در مجاورت خیابان ولیعصر و محوطهی پارک دانشجو نیز بخشی از این مجموعه محسوب میشوند و نقش مهمی در جلب مخاطبان به سالنهای نمایش دارند.مجموعهی تأتر شهر از پنج تالار تشکیل شده است: تالار اصلی، تالار چهارسو، تالار قشقایی، تالار سایه و کارگاه نمایش که چهار تالار در طبقهی همکف و زیرزمین این بنای تاریخی قرار دارد. تالار اصلی تأتر شهر با گنجایش ۵۷۹ نفر دارای تمام تجهیزات لازم برای یک سالن تأتر حرفهای است؛ از صحنهگردان الکتریکی و آسانسور دکور گرفته تا سیستمآویزهای بالارونده برای دکور، دهانهی متحرک صحنه، پرده و امکانات سینمایی و دستگاههای کنترلکننده.سالن چهارسو نیز ۱۲۰ تا ۴۰۰ نفر گنجایش دارد که گنجایشش با توجه به تغییر حجم دکور و صحنه تغییر میکند. مجموعهی تآتر شهر علاوه بر تالارهای نمایش ذکرشده، دارای سالن انتظار، کافهتریا، کتابخانه، مرکز اسناد، کتابفروشی و بخشهای اداری است. تأتر شهر همچنین دارای یک کتابخانهی تخصصی هنر است که هنرمندان، متخصصان و دانشجویان تأتر و هنرجویان کارگاههای نجاری و خیاطی از آن استفاده میکنند.
مناطقی که از درختان کوچک و بزرگ پوشیده شده است همیشه مورد توجه طبیعت گردان و گردشگران بوده است . خطهی سرسبز شمال به ویژه استان زیبای مازندران به دلیل وجود همین جنگل ها و درختان، هر ساله و در تمام فصول سال پذیرای میهمانان زیادی از نقاط مختلف کشور و حتی خارج از کشور بوده است. اما بعضی از این جنگل ها به دلیل داشتن نوع مختلف و خاص درختان و گیاهان اهمیت بیشتری دارند.
به سمت شهرستان سوادکوه قدم درجاده فیروزکوه می گذاریم و مسیر روستای سنگده را در پیش می گیریم. یکی از زیباترین و مهمترین جنگل های شمال ایران، در این روستا واقع شده است، این جنگل با درختان سر به فلک کشیده اش منطقه وسیعی را تبدیل به بهشت زمین کرده است. پس، از شهر و دغدغه های همیشگی مان فاصله می گیریم و برای ساعاتی به دامان طبیعت برای رسیدن به آرامش، پناه می بریم. از شهر سوادکوه که گذر کردیم و از آن دور شدیم، به روستایی به نام سنگده خواهیم رسید که در نزدیکی قله خرونرو واقع شده است و یکی از زیباترین و ارزشمندترین جاذبه های طبیعی ایران به شمار می رود. نام دیگر این جاذبه دیدنی، مرسی سی نام دارد. جنگل راش سوادکوه یکی از برجسته ترین منابع درخت راش می باشد که در مناطق کم ارتفاع شمال ایران بسیار کمیاب است.
چوب راش را که در جنگلهای ایران فراوان یافت میشود در موارد مختلف از جمله برای ساختمان، منازل روستایی و ساخت بسیاری چیزهای دیگر استفاده میکنند.درخت راش در جلگه تقریبا نایاب است، اما در جنگل راش و در بلندیهای کوهستانها فراوان است. در گیلان و مازندران در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا جنگلهای خالص آن یافت میشود. راش درختی است سایهپسند و از این رو شاخ و برگ فراوانی دارد.
درخت راش در جلگه تقریبا نایاب است، اما در جنگل راش و در بلندیهای کوهستانها فراوان است. در گیلان و مازندران در ارتفاع بیش از دو هزار متر از سطح دریا جنگلهای خالص آن یافت میشود. راش درختی است سایهپسند و از این رو شاخ و برگ فراوانی دارد.نهال جوان آن از سرمای شدید زود آسیب میبیند و بهویژه سرمای بهاره برگهای آن را نابود میکند، گرمای زیاد نیز برای آن زیانبخش است. در نقاط سرد خوب رشد نمیکند، ولی در جاهای گرم تا اندازهای بهتر جست میدهد. درخت راش دارای ریشههای سطحی است و برای جنگلهای خاکهای کم ضخامت و آهکی مناسب است.
زیباییهای جنگل راش از مسیرش شروع میشود. مسیر رسیدن به درختان راش کوهستانی و جنگلی است و در طول آن درختان زیبای راش را میبینید تا آسمان قد کشیدهاند. جنگلنوردی در میان این درختان خاطرهای به یادماندنی برای هر مسافری میسازد. شاخ و برگهای فراوان درختان راش در طول جنگلپیمایی برایتان سایه خنک ایجاد میکند و صدای رودخانهای که از میان جنگل میگذرد موسیقی سفرتان میشود.
درختان جنگل مرس سی یا جنگل راش ، بخشی از جنگل باستانی هیرکانی هستند که عمر آن به دوره ژوراسیک و تا ۴۰ میلیون سال قبل برمی گردد. نام باستانی این منطقه هیرکانیا ( به معنای سرزمین گرگ ها ) بوده و از این رو این جنگل ها را جنگل هیرکانی می نامند.
مسیر کوهستانی و جنگلی رسیدن به روستای سنگده، زیبا، غنی، باطراوت و منحصر به فرد است. از روستا تا ابتدای مسیر پیاده روی در جنگل راش، جاده خاکی است که میتوان برای پیمودن آن از ماشینهای محلی استفاده کرد. در مسیر پیاده روی، درختان بلند قامت راش را میبینید که با آرایشی خاص در کنار یکدیگر صف کشیدهاند، زمین پر است از برگهای سرخ و زرد و پاییز منظره ای خلق می کند که قابل توصیف نیست.
مناطق دیدنی و تفریحی در جنگل راش سواد کوه:
گشت و گذار در جنگل
همین که قدم به جنگل راش می گذارید درختان سر به فلک کشیده احاطه تان می کنند و شما مسحور زیبایی آنها می شوید. خیلی عجله نکنید، در قدم به قدم این جنگل زیبایی هایی وجود دارند که ممکن است آنها را از قلم بیندازید. قدم زدن در میان این جنگل مانند گذر از مسیری رویایی است که برای لحظاتی، آرامش را برای شما به ارمغان می آورد. البته برخی هم با اتومبیل بخش هایی از این جنگل را طی می کنند و به نوعی دیگر از زیبایی ها لذت می برند.
لذت بردن از رودخانه
رود خانه ای نیز از میان این جنگل در حال گذر است که علاوه بر اینکه زیبایی ها و طراوت فضا را دو چندان کرده، صدای گذر آب نیز آرامش بسیار ویژه ای را برای شما به همراه دارد و کمک می کند تا تمام خستگی را از شما دور کند.
آبشار زیبای اوبن
آبشار زیبایی به نام اوبن در دل جنگل واقع شده که با پیش رفتن بیشتر در جنگل و به گوش رسیدن صدای ریزش آب، نشان از نزدیک شدن به این آبشار دارد که از چشمه های طبیعی بالا دست خود سرچشمه می گیرد و پس از سرازیر شدن در میان جنگل، در نهایت به رود تجن ملحق می گردد.
پیک نیک و عکاسی از مناظر فوق العاده
اگر دوست دارید که خاطراتی خوش را برای خود و همسفران تان خلق کنید، پیک نیک و خوشگذرانی در جنگل راش را فراموش نکنید. در گوشه و کنار جنگل می توانید بساط پیک نیک خود را برپا کنید و از این مناظر بهشت گونه لذت ببرید. فقط یادتان باشد که به طبیعت و زیبایی هایش آسیب نزنید.
به هر طرف که نگاه کنید سوژه ای برای ثبت با دوربین عکاسی پیدا می کنید. از درختان سر به فلک کشیده گرفته تا رقص آب در میان جنگل و ریزش آب از آبشار، همه و همه می توانند تبدیل به تصاویری ماندگار در آلبوم عکس های شما شوند.
دوچرخه سواری در دشت بیکران
با وجود آن که در جنگل راش امکاناتی برای اجاره دوچرخه وجود ندارد، اما کسانی که به دنبال تفریحی متفاوت و دوچرخه سواری خاطره انگیز هستند، با دوچرخه های شان راهی این جنگل می شوند و آرامش و خوشگذرانی را طور دیگری تجربه می کنند. اگر شما هم از این دست افراد هستید، دوچرخه خود را به همراه ببرید و تجربه دوچرخه سواری در میان درختان زیبای این جنگل را از دست ندهید.
زمان مناسب برای سفر به جنگل راش
جنگل راش از آن دست مناطقی است که در تمام فصلهای سال شگفتزدهتان میکند. از اواخر ماه فروردین تا اوایل دی ماه زمان مناسب برای دیدن این جنگل است. فصل بهار با تمام زیباییهایش در این جنگل خودنمایی میکند و برگریزان پاییز زیباترین لباس جنگل را به تنش میدوزد. خوب است بدانید که در فصل زمستان دسترسی به این جنگل خیلی راحت نیست و نیاز به تجهیزات خاص دارد.
مسیر دسترسی به جنگل راش
از تهران وارد جاده فیروزکوه شوید. با عبور از فیروز کوه مسیر خود را به سوی ورسک، ارفع ده و شورمست ادامه دهید. بعد از شهرک صنعتی شورمست و قبل از پمپ بنزین یک خروجی در سمت راست شما قرار دارد که باید وارد آن شوید. مسیر را ادامه داده و با عبور از لمرز به فلورد میرسید. در ابتدای جاده خانقاه پی یا خنوا باید به سمت چپ بپیچید. مسیر اصلی را ادامه دهید، بعد از قهوه خانه رنجبر به وزملا و سنگده میرسید.
پادشاهی ایلام بیش از دو هزارسال، تا حدود سال پانصد و پنجاه پیش از میلاد در جنوب غربی سرزمین کنونی ایران برپا بود. این پادشاهی از اتحاد دولتهای کوچک تشکیل شده بود و تقریبا در تمام مدت از استقلال بر خوردار بوده است. اوج شکوفایی ایلام در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد بود. سرزمین آنها از شمال تا نزدیک همدان، از مشرق تا کرمان، از جنوب تا خلیج فارس و از مغرب تا نواحی بین النهرین گسترده بود اما سرزمین اصلی آنها را می توان از خوزستان تا بوشهر دانست. کهن ترین منبعی که در آن نام ایلام ذکر شده، متعلق به 2680 پیش از میلاد است. درفهرست شاهان سومری آمده است که ان-مبرگیسی پادشاه نیمه افسانه ای نخستین دودمان کیش، به ایلام لشکر کشید و از آنجا غنایم بسیاری به چنگ آورد. شروع تاریخ ایلام از حدود 2500 پیش از میلاد است. منطقه انشان از جمله مراکز پادشاهی کوچکی بود که پادشاهی بزرگ ایلام را تشکیل می داد. نزدیک به 2200 پیش از میلاد، کوتیک اینشوشینیک پادشاه نیرومند انشان بین دولتهای محلی در منطقه اتحاد پدید آورد و خود در راس آن قرار گرفت و به این ترتیب پایه گذار ایلام بزرگ شد. در قرن 12 پیش از میلاد، ایلامیان به پادشاهی پانصد ساله کاسی ها در سرزمین بابل پایان دادند. در زمان ایلامیان کشاورزی و فن آبیاری بسیار پیشرفت کرد. سفال سازی، ذوب فلز و بازرگانی نیز در این دوره رونق داشت. مهرهای باقیمانده از ایلام، اطلاعاتی از زندگی مردم این سرزمین به ما می دهند. از طرح های این مهرها می توانیم به حرفه های مردم آن دوره پی ببریم. در دولت ایلام نرخ بهره مشخص و ابزارهای اندازه گیری یکسان بود. کاهنان در معاملات شرکت می جستند و اداره سرزمینهای وسیع کشاورزی با آنان بود. مالکیت شخصی قانونی بود. زبان آنها ایلامی بود و خط مخصوص خود داشتند. البته به سبب همسایگی با بین النهرین از خط اکدی و سومری نیز استفاده می کردند. بزرگترین خدای ایلامیان هومبان یا گل بود. الهه این شوشیک در مر تبه بعدی قرار داشت. قرار گرفتن الاهه در مقام بالاترین مرتبه خدایان، نشان از احترام آنها به مقام زن بود. آنها علاوه بر دهها خدای ایلامی به خدایان بابلی نیز اهمیت می دادند. خدایان برای خود معابدی داشتند که معروف ترین آنها در هفت تپه و چغازنبیل یافت شده است. شهرهای مهم ایلامیان شوش و دور-اونتش بود. شوش پایتخت اصلی ایلامیان بود. گذشته از آثار بسیار ایلامی، ستونی که قانون حمورابی بر آن نقش بسته است نیز در شوش کشف شده است. شهر دور-اونتش نیز در همسایگی شوش قرار دارد که اکنون آنرا به نام چغازنبیل می شناسیم. در قرن سیزده پیش از میلاد، به فرمان یکی از پادشاهان ایلامی به نام اونتش گل این شهر ساخته شده است. زیگورات چغازنبیل در این شهر قرار دارد. شهر مذکور هنوز توسط باستان شناسان از زیر خاک بیرون نیامده زیرا در منطقه ای نظامی قرار دارد. بناهای هفت تپه نیز در این مکان قرار دارند. در قرن 12 پیش از میلاد، بخت النصر پادشاه بابل ایلامیان را شکست داد. از این تاریخ تا قرن 7 پیش از میلاد ایلامیان قدرت خود را از دست داده بودند. پس از آنکه دوباره قدرت خود را به دست آوردند، دخالتهای دولت آشور موجب بروز اختلاف در خاندان شاهی ایلام شد. در سالهای 648 تا 646 پیش از میلاد، آشور بانیپال به ایلام حمله کرد و شوش وشهرهای بزرگ دیگر را به شیوه وحشیانه آشوری غارت کرد. هر چند که سرزمینهای ایلام ضمیمه خاک آشور نشد ولی ایلام برای همیشه اهمیت خود را از دست داد. کورش هخامنشی در سال 559 پیش از میلاد به پادشاهی انشان رسید و ایلام یکی از بخشهای امپراتوری هخامنشی شد. شوش نیز به یکی از اقامتگاههای مهم هخامنشی تبدیل شد.